لعل ابدار

لغت نامه دهخدا

( لعل آبدار ) لعل آبدار. [ ل َ ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لعل که حاجب ماوراء نیست. لعل شفاف :
برگش زمرد است و گلش لعل آبدار
گلزار تخت شه که بر آب بقا شود.
خاقانی.
|| کنایه از لب معشوق. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( لعل آبدار ) که حاجب ماورائ نیست . شفاف

پیشنهاد کاربران

بپرس