لهازم

لغت نامه دهخدا

لهازم. [ ل َ زِ ] ( ع اِ ) ج ِ لِهزِمَة. ( منتهی الارب ).

لهازم. [ ل َ زِ ] ( اِخ ) لقب بنی تیم اﷲبن ثعلبة. ( منتهی الارب ). جریر گوید:
کانک لم تشهد لقیطا و حاجباً
و عمروبن عمرو اذدعا بال دارم
و یوم الصفا کنتم عبیداً لعامر
و بالحزن ِ اصبحتم عبیداللهازم.
رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 11، 44 و صص 47-50 شود.

پیشنهاد کاربران

زیر گلو
جن بیاماسذ لهازم بیمار اعنی زیر کلو اندر بیمارى تیز دلیل هلاک بوذ . هدایة المتعلمین فی الطب، متن، ص: 733

بپرس