محال علیه

لغت نامه دهخدا

محال علیه. [ م ُ لُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] ( ع ص مرکب ) آنکه بر او حواله شده است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). شخص ثالث در قبال محیل که مدیون است و محتال که طلبکار است. ( قانون مدنی ماده 724 ).

فرهنگ فارسی

طرف حواله برات گیر .
آنکه بر او حواله شده است

فرهنگ عمید

طرف حواله، برات گیر.

مترادف ها

drawee (اسم)
محال علیه، برات گیر

پیشنهاد کاربران

در قانون تجارت بخش برات
محالُ علیه :برات گیر
یعنی شخصی که بر او الزام شده که مبلغ معینی را در تاریخ معین به شخص دیگری که "دارنده برات" نام دارد بپردازد
غیرممکن براو
شخصی که بر اوحواله شده یعنی:اوبایددین رابه طلبکار بپردازد.
محال علیه
یعنی محل پرداخت
در مورد چک یعنی بانک که محل پرداحت وجه آن است
و در مورد حواله معمولا شخص ثالثی است که میلغ حواله را قبول میکند
( بانک محال علیه )
بانکی که چک در وجه آن صادر شده است یعنی بانک پرداخت کننده وجه
شخصی که شی یا موضوع مدنظر تحویل ایشون شده. شخص یا بانک
پرداخت کننده ی مبلغ چک یا برات
شخصی که بر او چیزی حواله شده است
در بین موارد فوق محال علیه یعنی بانک
صادر کننده چک
دارنده چک
پرداخت کننده مبلغ چک یا بانک
ضامن حواله
نفر سوم که وجوه در نزد آن است
مثلا بانک که چک به عهده ی ان صادر شده که محال علیه ان یک بانک است
نفرسوم. یعنی بجز دارنده چک وصادر کننده چک
طرف حوالع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس