مروری بر اموزه های پنجاه ساله

پیشنهاد کاربران


به نام خداوند حکیم
"یادمان شادروان کربلایی علی آقا محمدیان"
گرد آورنده: احمد لطفی

از قدیم گفته اند؛ نام بزرگان فراموش نمی شود.
چو خواهی که نامت بود جاودان
مکن نام نیک بزرگان نهان
...
[مشاهده متن کامل]

چندماهی بود که شاعر پر آوازه ی دیار صیمره و ساکن روستای ارمو جناب آقای کربلایی علی آقا محمدیان در بستر بیماری بودند. ایشان متولد سال ۱۳۰۹ بود که در سحرگاه روز سه شنبه مورخ ۸تیرماه سال هزار و چهارصد ( ۱۴۰۰/۴/۸ ) شمسی دیده از جهان فرو بست.
علی آقا محمدیان انسانی بزرگ و دانایی خردمند بود، که در امور اجتماعی و سیاسی منطقه نقشی چشمگیر داشته است. ایشان اصالتا" از طایفه ی شریف غیاثوند و ایل سلسله بودند، که برای حل مشکلات مردم جامعه اش با همه ی مردم رابطه ای حسنه داشت. تا آنجا که باید ایشان را شخصی فرا قبیله ای دانست. و بزرگمردی از دیار باستانی صیمره بودند، که گذشته از اخلاق و رفتار نیکو دارای هوشی سرشار و حافظه ای قوی بودند. سینه اش گنجینه ای از تاریخ محلی و شفاهی بود. بالبداهه شعر می سرود و کلامی گیرا و صدایی خوش داشتند. شادروان استاد علی آقا محمدیان با عمری نود ساله خاطرات و حوادث تاریخی بسیاری را در سینه داشتند. هرچه از بزرگان شنیده بود و یا کتبی را که مطالعه کرده بود. همه را در حافظه داشتند.
ایشان با شاهنامه ی فردوسی کاملا" آشنایی داشت. ضرب المثلهای لکی، لری، کردی و فارسی را به خوبی می دانست. این شاعر خوش قریحه، اشعار اجتماعی و گاه اشعار هجوی و طنز آمیز را نیز به زیبایی می سرودند. با زبان شعر اعتراضات خود را بیان می کردند دریک سه خشتی مطلبی را ذکر کردند که شرح و تفسیر آن در توسعه و پیشرفت یک جامعه بسیار اهمیت دارد.
وی در مصرع اول گفته است؛
؛زمانی که مالک یک زمین یا مدیر یک شرکت یا موسسه و نهاد اجتماعی و اقتصادی بی حوصله و عصبانی و آتش مزاج باشد.
درمصرع دوم هم گفته است؛
افراد زیر دستش هم زیر ساخت های کشاورزی و یا آن موسسه اقتصادی و اجتماعی را ناقص و نا کار آمد و کج و کوله انجام دهند. قطعا" نتیجه ی چنین ویژگی ها ی که در مصرع سوم آمده است. فقر و بدبختی زیردستان رقم می
خورد. ( شعر سه خشتی را آقای احمد زینی وند در عرض تسلیتش آورده است. )
کربلایی علی آقا محمدیان با رفتار و کردار نیکویش همواره باجوانان و مردم شهر و روستا حشر و نشر داشت. با انها هم کلام می شد و با زبان شعر و طنز نصایح لازم را به آنها عنایت می کرد. این شاعر گرانمایه و بزرگمرد دیار صیمره، فردی میهمان نواز و فامیل دوست و مردمدار و دلسوز بودند.
در زمان جنگِ عراق علیه ایران داوطلبانه به جبهه های حق علیه باطل می روند. همواره با رجال منطقه و بزرگان ارمو برای رفع مشکلات دارای رابطه ی حسنه بودند.
کربلایی علی آقا محمدیان همچنین با بزرگان منطقه ی صیمره و خرم آباد و الشتر حشر و نشر داشت. ازبس کلامش شیرین و سخنور و سخندانی برجسته بودند که حاضرین در محفلش دوست داشتند بیشتر در محضرش باشند و ازکمالات و سخنان آموزنده اش بیشتر فیض ببرند.
شادروان کربلایی علی آقا محمدیان را به حق می توان تاریخ شفاهی ایلام و کرمانشاه و لرستان نامید. الان این استاد با معرفت و شاعر تیزهوش، در جوار امامزاده سید سیف الدین نوه ی حضرت امام موسی الکاظم ( ع ) در بستر خاک آرمیده است. از خداوند متعادل نگارنده برایش آرزوی علو درجات دارند.
این مرد بزرگ و خوش بیان هیچگاه از خاطر تاریخ این دیار و حافظه ی تاریخی طایفه ی قیاسوند فراموش نخواهد شد.
زنده یاد شاعر شیرین سخن شادروان کربلایی علی آقا محمدیان
زندگینامه:
علی آقا ابن میران ابن محمد ابن نظرعلی ابن لطفعلی ابن شنبه ابن نجفعلی ابن قیاس سوم در دهستان ارمو واقع درشرق شهرستان دره شهر به دنیا آمد. نام مادرش شادروان نازاری از طایفه یوسفوند ساکن شیخ مکان بودند. از شاخص های خانواده ی مادریش می توان به شکر عالی، لاوه، معصومعلی و منصور اشاره کرد. سیده طلا رسایی مادر بزرگش از سادات سید صلاح الدین الکاء ( آبدانان ) بودند. از کرامت و نجابت مادر بزرگش مردم بسیار به خوبی یاد می کنند. ایشان پدرش میران و عمویش راضیمن را زود از دست می دهند. به عنوان بزرگ برادران و خواهران و پسر عموها و دختر عموهایش با نهایت تلاش و درایت همه ی آنها را سامان می دهد . الان همگی دارای فرزندان شایسته می باشند . برای نمونم دکتر سجاد محمدیان برادر زاده اش ریاست دادگستری استان مازندران را به عهده دارد.
بعد از آنکه کربلایی علی آقا محمدیان از دنیا رفت. مردم گروه گروه برای فاتحه خوانی به با بازماندگان ابراز محبت و همدردی می نمودند. در تشییع جنازه با وجود آنکه ویروس کرونا در کشور شیوع یافته است. ولی مردم به خاطر علاقه ای که به این مرد بزرگ و شاعر و سخنور شایسته داشتند. از راه دور و نزدیک خود را به گلزار شهدای دهستان ارمو رسانده بودند. در بعد از ظهر روز هشتم تیرماه مراسم خاکسپاریش برپا بود و مردم بسیار ی در آن گلزار تجمع کرده بودند.
برخی از پیام های مردم در روز هجرت ابدی این مرد دوست داشتنی به شرح زیر است.
۱ - "خانواده های محترم ومعزای محمدیان وسایر بستگان نسبی وسببی بویژه طایفه بزرگوار قیاسوند درگذشت مردی بزرگ وپدری مهربان ومتقی ومصلح ومردمدار وخوش اخلاق ومهمانواز شادروان مرحوم کربلایی علی آقا محمدیان موجب تالم وتاثر قرار گرفت ودرگذشت ایشان را به همه ی شما تسلیت وتعزیت گفته واز درگاه خداوند منان طلب مغفرت وعلو درجات برای آن عزیز سفرکرده وبرای بازماندگان صبر وشکیبایی وسلامتی مسئلت داریم روحش شاد ویادش گرامی باد. "
با احترام :"حاج حسن نوری مطلق وحسین نو ری مطلق"
۲ - "خانواده محترم ومعزای محمدیان، طایفه شریف قیاسوند، اهالی محترم روستای ارمو درگذشت شادروان علی آقا محمدیان ازبزرگان ونیک نامان دیارسیمره را خدمت شما به ویژه همسرمحترمه، برادران وفرزندان شایسته ایشان تسلیت عرض نموده ازخداوندمنان برای این مرد دوست داشتنی طلب مغفرت وآمرزش وبرای بازماندگان صبر وشکیبایی آرزومندم. "
داریوش شادیوند وخانواده
۳ - بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله وانا الیه راجعون
"خانواده محترم محمدیان وسایر بستگان معزا با نهایت تاسف فقدان مردی نکونام مرحوم علی آقا محمدیان را تسلیت عرض میکنم برای آن مرحوم غفران و رحمت الهی وبرای بازماندگان صبر از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم. "
ارادتمند شما : سید عبدالکریم چلوی خوزستان
۴ - الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا اناا. . . و انا الیه راجعون
"متاسفانه و صد افسوس خبر دار شدم که ستون خیمه گاه طایفه سترگ غیاثوند شادروان مرحوم مغفور کربلایی علی آقا محمدیان دار فانی را وداع گفت و به دیار ابدی حق و حقیقت ملحق گردید. او متعلق به یک خانواده، طایفه و ایل نبود بلکه متعلق به همه ایلات و طوایف دیار سیمره بودند. شخصیتی فراقومی ، خردمندی مومن، شاعری توانا، انسانی خوش گفتار و دارای روحیات بالای انسانی و براستی الگوی معرفت و اخلاق انسانی بود.
فقدان این مرد بزرگ را به اهالی دیار سیمره و خانواده ایشان تسلیت عرض می نمایم و برای روح این مردبزرگ رحمت واسعه خواستارم. "
محمدرضا منفرد
۵_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ "
"طایفه محترم وبزرگ غیاثوند . خانواده های محترم ارجمند و گرامی محمدیان
مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتم زده بـه انتظار بنشیند و این بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش در فـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت.
آگاه شدیم بزرگ مردی از تبار نیک نامان از شهرستان دره شهر - دهستان ارمو، انسانی فرهیخته ولایتمدار، وارسته ، متدین ، باخلاق ،
بافضیلت ، باغیرت، دلسوز، مصلح وازنخستین لبیک گویان معمار کبیر انقلاب اسلامی که در جبهای نبرد حق علیه باطل شرف حضور داشتندوشاعری توانا وکوشا یعنی؛ کربلایی �علی آقا محمدیان� دار دنیای فانی را وداع گفته است. این مصیبت، موجب تاسف وتاثرواندوه فراوان اینجانب گردید. حادثه عروج ملکوتی این مردنکونام، اهل جنه، به حق ضایعه ومصیبتی بزرگ وخسرانی سترگ وجبران ناپذیری برای جامعه وخانواده شریفشان خواهدبود. فقدان وفراق این عزیزفقید را به خانواده های معزز و معزی وجامعه رزمندگان و جامعه شعراء و خطبای نجیب شهرستان دره شهر، وتمامی دوستان وارادتمندان ایشان تسلیت وتعزیت عرض می نمایم ، از خداوند منّان برای ان مرحوم علو درجات و برای بازماندگان صبر جمیل واجر جزیل را خواستارم. همچنین رحمت و مغفرت واسعه و میهمانی بر سر خوان الهی و اهل بیت رسول خدا ( ص ) برای آن عزیزسفر کرده، خواهانم. "
حاج فرج الله قاسمی تهران - ١٤٠٠/٤/٧
۶ - انالله وانا الیه راجعون. . .
"واین بار مرگ بخشی از هویت فرهنگی دیار سیمره را نشانه رفت. . بانهایت اندوه درگذشت بزرگ مردی فرهیخته دانا خوش سیرت وشیرین سخن علی اقا محمدیان را به خانواده محترم . فرزندان عزیز. . وخانم بزرگوارش که اونیز از زنان نیک دیارمان است وتمامی مردم دره شهر خصوصا مردم شریف ارمو تسلیت می گوییم. . زنده یاد محمدیان فراتر از یک تیره وطایفه وقوم برای همه بزرگ وقابل احترام بود. . خانواده های شادیوند علی اقا محمدیان را بخشی از خانواده ی خود میدانیم با خاطراتی به یادماندنی . او عموی واقعی همواره در کنارمان بود .
بدرود ای مرد به یادماندنی. "
برادران شادیوند
۷ - دل بر این دنیا مبندد هرکه صاحب دل بود
"با خبر شدم مردی بزرگ ، شاعری توانمند، انسانی ادیب و فرهیخته شادروان کربلائی علی آقا محمدیان از طایفه ی محترم غیا ثوند دار فانی را و داع گفت ۰ این مصیبت عظمی را با تاُلم روحی فراوان ابتدابه خانوا ده وفرزندان محترم، اقوام و همه اعضاء محترم انجمن شعر و ا دب تسلیت عرض میکنم ، فقدان این انسان مردمی و وارسته که از اساتید نام آشنای اشعار لری ولکی در حوزه دره شهر بود تمامی فرهنگ دوستان در عرصه ی شعر و ادب و هنررا عمیقاً متاُ ثر نمود چرا که جایگاه مرحوم محمدیان در رّده شعرای بر تر بود ، این شخصیت مرد می و پر تلاش بخصوص شعر طنز را زیبا می سرود و مستمعین اشعارش را به وجد می آور د وز بان رسای هنر در خطه ی هنر دوست شهر و دیارمان بود۰ روحش شاد ویادش گرامی. "
عبدالکریم هاشمی
۸ - انا لله و انا الیه راجعون
"کربلایی علی آقا محمدیان انسانی بسیار بزرگوار ودوست داشتنی، خوش اخلاق وخوش برخورد، با غیرت ودلسوز ومصلح واز اولین انسانهای انقلابی و میهن دوست و مطیع فرمان رهبر انقلاب امام خمینی ( ره ) بودند، که فرمان رهبر را لبیک گفتند ودرجبهه های جنگ حضور داشتند، و یکی از بزرگان نیک نام منطقه بودند خداوند منّان روح بزرگش را با شهدا وصلحا محشور بگرداند وبه خانواده اش صبر و شکیبایی عنایت فرماید.
روحش شاد و یادش گرامی باد. "
رشید شیر محمدی
۹ - ". . . . درگذشت علی آقا محمدیان را به جامعه شعر وادب وهمه مردم فهیم سیمره انجمنهای ادبی وخانواده محترم محمدیان تسلیت عرض میکنم، بی شک طنز ومطایبه، وبداهه گویی های سنجیده در دیار سیمره یتیم شد و مجالس و همنشینی ها ، مجلس گردان شیرین زبان خود را از دست داد مرحوم محمدیان در شعر وادب دیار سیمره صاحب سهمی بزرگ و نامی آشناست که حفظ و احترامش برما واجب است بدینوسیله خودرا در اندوه هجرتش شریک می دانیم.
مدیر انجمن شعر وادب ولایت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان دره شهر"
جعفر فیلی
۱۰ - انا لله وانا الیه راجعون
"خانواده های محترم محمدیان خاصه دوست وهمکار بازنشسته گرامی نادر محمدیان وبستگان نسبی وسببی مصیبت وارده را خدمت بازمانگان تسلیت وتعزیت عرض مینماییم از درگاه قادر متعال علو درجات برای آن عزیز سفر کرده وصبر جمیل واجر جزیل برای بازماندگان خواستاریم. "
از طرف خانواده های ناصری عین الله هدایت الله روح اله فرض الله
۱۰ - انالله واناالیه راجعون
"خانواده های محترم ، طایفه بزرگوار قیاسوند. همکار محترم جناب اقای نادر محمدیان
درگذشت مردی بزرگ وپدری مهربان ومتقی ومصلح ومردمدار وخوش اخلاق ومهمانواز شادروان مرحوم کربلایی علی آقا محمدیان خدمت شماو سایر بستگان سببی و نسبی تسلیت عرض نموده ازدرگاه خداوند منان طلب مغفرت وعلو درجات برای آن عزیز سفرکرده و صبرو بردباری برای شما و سایر بازماندگان خواستاریم. "
گروه فرهنگیان بازنشسته شهرستان دره شهر
لازم به دکر است نگارنده فقط ده پیام را بر گزید. اگر مقدور شد در سالگردش پیام های بیشتری منتشر خواهد شد.
از مردم قدرشناس و بزرگوار دیار سیمره که در کانالهای مختلف شهرستان دره شهر با بازماندگان ابراز همدردی نموده اند، نهایت ادب و احترام و تشکر اعلام می گردد.
فعلا" برای حسن ختام اطلاعیه ی تشکر و اعتذار عمومی بازماندگان از همه ی بزرگان آورده می شود.
"تقدیر و تشکر و اعتذار"
"گرچه از هر ماتمی خیزد غمی
فرق دارد ماتمی با ماتمی
لاجرم در مرگ مردان بزرگ
گفت باید ای دریغا عالمی"
از آنجا که مرگ حقیقتی انکار ناپذیر است و این بار دست تقدیر الهی و طبیعت مسافر بودن انسان در روی کره ی زمین، بهار زندگی ما را به برگ ریزان خزان مُبدل کرد و گل سر سبد زندگی ما را به دیار باقی و ابدیت بُرد و روح بلند ستون خیمه ی طایفه ی غیاثوندهای سیمره، پدر دانا و عزیزمان ، مرحوم مغفور شادروان: ( ( کربلایی علی آقا محمدیان ) )
را با خود به پرواز در آورد و به ملکوت اعلی فرستاد و همه را در ماتم و سوگ آن نادره ی دوران و شاعر گرانمایه نشانید،
به حکم ادب و حق شناسی، بدینوسیله از همه عزیزان، سروران، دوستان، آشنایان، اقوام و تمام نهادها و ارگانها ، و ادارات و طوایف مختلف سیمره، مردم شریف ارمو، و تمام ارجمندانی که از استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه، تهران، کرج و خوزستان و . . . . وشهرهای همجوار، که با طایفه ی غیاثوند و خاندان های محمدیان، خاوری، و شعبانی و . . . و بازماندگان را در تحمل این مصیبت بزرگ یاری بخشیدند وباارسال پیام تسلیت درکانالهای مجازی و ( ( تسلیت ) ) از راههای دورونزدیک با رعایت پروتکل های بهداشتی با حضور آرامش بخش و دلسوزانه خوددر مراسم تشیع وخاکسپاری ، و مراسم سوم و هفتم مارامورد تفقدودلجویی و بذل محبت قرار داده اند ؛ لذا بدینوسیله از همگی شما بزرگواران صمیمانه مراتب تقدیرو تشکر و سپاس خویش را اعلام می نماییم.
همچنین به علت تألمات روحی فراوان و کثرت بزرگواران، قادر به قدردانی حضوری و تلفنی از شما سروران را نشده ایم، یک بار دیگر دست همه شما را به گرمی می فشاریم و می بوسیم و دست دعا به امید اجابت به درگاه خداوند بزرگ بلند می کنیم وسلامتی و بهروزی همه ی شما را از درگاه خداوند متعال مسئلت داریم.
با احترام و سپاس؛ طایفه ی قیاسوند، و بازماندگان

درزمانی که به دبستان می رفتیم، هنوز مسکن ما سیاه چدر بود و چندماه در اتاقهای گِلی که جانشین کپر شده بودند زندگی می کردیم آب لوله کشی نبود. معلم گفته بود باید هرجمعه آب داغ کنید و با صابونهایی که بیشتر
...
[مشاهده متن کامل]
کهنه شوی بودند خود را تمیز کنید. نگارنده و برادرم محمد که هردو مشغول تحصیل بودیم سرچشمه می رفتیم با آبی که در دیگ داغ می کردیم اول لباسهایمان را با صابون و رختشویی به نام برف که بندرت گیر می آمد شستشو می کردیم بعد با آب دیگها که یکی گرم و دیگرای ولرم می کردیم حمام می کردیم. معلم هر صبح ناخن ها وسر و وضع ظاهری ما را با همان لباسهای محلی ارزیابی می کرد. آن معلم ها خدایی خوب درس می دادند و به سختی دانش آموزان را به نوشتن مشق و نظم و انضباط وا می داشتند. تا افراد باسوادی گردیم. البته شاید برای ایرانی ها تعلیم و تربیت هرچه دارای نظم و دیسیپلین باشد ، ترقی و یادگیری بهتر شکل می گیرد. الله اعلم

در دوران طفولیت یاد دارم که در تمام آبادی و منطقه مان سیمره مردم سالی یکبار آش یا پلو ، آن هم در شب عید نوروز باستانی درست می کردند. سایر غذاها از برنج ترکیبی بود مثلا" در شیر برنج و یا در شکم گوسفند غذایی
...
[مشاهده متن کامل]
محلی به نام سُختُو درست می کردند برنج و نخود لپه یا چیزهایی از این قبیل و یا برنج را در شکم گوشفند قرار می دادند و بانخو سوزن می بستند در آبگوشت یا کله پاچه پخته می شد . کریمخان زند هم به این سنت اشاره دارد، و می گوید شب عید نوروز را دوست دارم چون همه غذای برنج ( پُلو ) دارند.

در روزگاری که نگارنده در مقطع ابتدایی درس می خواند، یعنی بین سالهای ۱۳۴۴ تا۱۳۴۷شمسی دانش آموزان روستایی، برای نوشتن مشق در شبهااز چراغ ( فانوس ) نفتی استفاده می کردند. روستاهای دره شهر ( سیمره ) تا سال ۱۳۵۸ شمسی برق نداشتند.
احمد لطفی ٢٣:٠٣ - ١٣٩٨/٠٢/٠٣
انسان موجودی تجربه پذیر ، و خّلاق و ویرایشگر آموزه هایی است که در طول عمر کسب کرده است، به همین خاطر نگارنده برآن است تجارب و آموزشهایی که در محضر بزرگان و معلمان و دبیران و طلاب علودینی در طول پنجاه سال شاگردی، و آموزش دیده ام را بطور مختصر بنویسم، امیداست ، در این مسیر حقِ مطلب را ادا نمایم،
...
[مشاهده متن کامل]

در دوران دانش آموزی ، مقطع دبیرستان، سال ششم دبیرستان برای فرجه تا امتحان نهایی به روستایمان غلام آباد ( سوره مهری ) چمکلان آمده بودم، تا درسها را مرکر کنم. فصل بهار معمولا" خواب سیطره اش را بر افراد مستولی
...
[مشاهده متن کامل]
می کند مرحوم مادرم بانو خانم طلا کریمی، به زبان محلی نصیحت می کرد، پسرم ؛ " چیم بُولا ، دل مُولا" یعنی چشمانت را بمال و مالش بده که خواب از سرت بپرد و بیدار بمانی، و در کارت موفق بشوی نه بخوابی و بعدا" دلت به درد آید و غصه بخوری چرا تجدید یا مردود شدم. بعبارت دیگر برای کسب خواب از چشمانت دور کن ، تا بعدا" غصه نخوری و دلت به درد آید و بعد بخواهی دلت را تیمار ببخشی. بنظر نگارنده این نصیحت را هرکه عمل کند در کارش موفق می شود . زیرا این ضرب المثلی است که از قرنها قبل به عشایر و روستاها سینه به سینه منتقل شده است. " چشم بمال/دل نمال"

انسان موجودی تجربه پذیر ، و خّلاق و ویرایشگر آموزه هایی است که در طول عمر کسب کرده است، به همین خاطر نگارنده برآن است تجارب و آموزشهایی که در محضر بزرگان و معلمان و دبیران و طلاب علودینی در طول پنجاه سال شاگردی، و آموزش دیده ام را بطور مختصر بنویسم، امیداست ، در این مسیر حقِ مطلب را ادا نمایم،

بپرس