منتجب الدین

لغت نامه دهخدا

منتجب الدین. [ م ُ ت َ ج َ بُدْ دی ] ( اِخ ) رجوع به ابوالفتوح اسعدبن ابی الفضائل محمود و روضات الجنات ص 101 وقاموس الاعلام ترکی شود.

منتجب الدین. [ م ُ ت َ ج َ بُدْ دی ] ( اِخ ) لقب اسعدبن محمدعجلی اصفهانی. رجوع به اسعدبن... شود.

منتجب الدین. [ م ُ ت َ ج َ بُدْ دی ] ( اِخ ) سالم بن احمد سالم معروف به منتجب نحوی عروضی بغدادی ( متوفی به سال 611 هَ. ق. ). از علمای نحوی و از ادبای عصر خود و در عروض یگانه بود. وی از استادان یاقوت حموی بود. او راست : ارجوزه ای در نحو، کتابی در عروض ، کتابی در قافیه و کتابی در صناعت شعر. و رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 225 و روضات الجنات ص 308 شود.

منتجب الدین. [ م ُ ت َ ج َ بُدْ دی ] ( اِخ ) یزدی. وزیر سلطان حجاج ( 655 - 681 هَ. ق. ). از امرای قراختائی کرمان بود. پسر وی ناصرالدین منشی مؤلف کتاب «سمطالعلی للحصرةالعلیا» است. ( از تاریخ مغول عباس اقبال ص 519 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس