مورخین

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مورخ در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات نکنند ) : [ چنانچه تفصیل این حالات در کتب متعدده مرقوم قلم مورخین بلاغت آیین گردیده . ] ( فصلی از جامع مفیدی مقتبس از رساله صنع الله نعمت اللهی . مجموعه در شرح احوال شاه نعمت الله چاپ اوبن ۲۱۵ )

پیشنهاد کاربران

اصحاب تواریخ . [ اَ ب ِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مورخان . تاریخنویسان . علمای تاریخ . ارباب سیر: و هرکسی از اصحاب تواریخ در آن خوضی نموده اند. ( کلیله و دمنه ) .

بپرس