مونت

لغت نامه دهخدا

مؤنت. [ م َ ئون َ ] ( ع اِ ) مؤونت. مؤونة. رجوع به مؤونت شود.

مؤنة. [ م َ ئو ن َ ] ( ع اِ ) مؤونة. بار و گرانی نفقه عیال و کفالت عیال و قوت روزانه. ج ، مؤن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مؤونة و مؤنه شود. || رنج. زحمت. سعی. ج ، مؤن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

موونت . موونه .

دانشنامه عمومی

مونت (اسطوره). مونت در دوران مصر باستان، به عنوان شاهین جنگ شناخته می شده است. [ ۱] این خدا به عنوان نگهبان فرعون در جنگ ها شرکت می کرده است. مونت را در جلوه های رع به عنوان روح زندهٔ رع نام گذاشته بودند[ ۲]
او به شکل یک گاو نیز به تصویر کشیده می شده است. مونت در شکل گاو با در دست داشتن یک تیروکمان، چاقو و کادر به تجسم گاو نر بوخیس بود. [ ۲]
در مجسمه ای رامسس دوم با دست داشن زره و نیزه و تاج مونت مقایسه شده است. [ ۳]
عکس مونت (اسطوره)عکس مونت (اسطوره)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس