نارسس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
نارْسِس (ح ۴۷۸ـ۵۷۳م)(Narses)
سردار بیزانسی. از خواجگان دربار بود، اما بعدها یکی از مقامات خزانۀ امپراتوری شد. او و بلیزاریوس، سردار رومی، مشترکاً فرماندهی سپاه بیزانس در ایتالیا را برعهده داشتند (۵۳۸ـ۵۳۹م). در ۵۵۲م، سپاه اوستروگوت ها را در تاگینای (تاجینی) واقع در کوه های آپنن در هم کوبید.
سردار بیزانسی. از خواجگان دربار بود، اما بعدها یکی از مقامات خزانۀ امپراتوری شد. او و بلیزاریوس، سردار رومی، مشترکاً فرماندهی سپاه بیزانس در ایتالیا را برعهده داشتند (۵۳۸ـ۵۳۹م). در ۵۵۲م، سپاه اوستروگوت ها را در تاگینای (تاجینی) واقع در کوه های آپنن در هم کوبید.
wikijoo: نارسس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید