مترادف ناقص الخلقه: عقب افتاده، معلول، ناقص اندام، ناقص عضو معنی انگلیسی:
deformed, malformed, monstrous
لغت نامه دهخدا
ناقص الخلقه. [ ق ِ صُل ْ خ ِ ق َ ] ( ع ص مرکب ) ناقص العضو. ناقص خلقت. آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد. که همه اعضای بدنش سالم و کامل و طبیعی نباشد. که در اندام کم و کسری داشته باشد. که معیوب و ناقص آفریده شده باشد.
فرهنگ فارسی
آنکه در بدنش نقصی باشد . ناقص العضو . ناقص خلقت . آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد .