ناقلا

/nAqol/

مترادف ناقلا: باهوش، چموش، زرنگ، زیرک، گربز، محیل، مکار، موذی، ناکس

برابر پارسی: ناغلا، زرنگ، با هوش

معنی انگلیسی:
astute, cagey, cagy, dodger, mischief, naughty, cunning, canny, shrewd, sly, rogue, cute

لغت نامه دهخدا

ناقلا. [ ق ُ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، گربز. محتال. زرنگ. حقه. جربز. متقلب. ناراست. حقه باز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) محیل زرنگ باهوش گربز ( فی الجمله درمفهوم کلمه ناجنسی و بدذاتی مستتراست ) . توضیح ناقلا در بروجردی بمعنی دشوار و سخت و نیز بمعنی مذکور مستعمل است .

فرهنگ معین

(قُ ) (ص مر. ) (عا. ) زرنگ ، باهوش .

فرهنگ عمید

زیرک، رند.

واژه نامه بختیاریکا

کچ و لَوزه

جدول کلمات

ناتو

مترادف ها

rogue (اسم)
ناقلا، اسب چموش، سیاه بند، رند، بذله گو، قاپ، قلاش، قاپنده، ادم دغل، حیوان عظیم الجثه سرکش

limmer (اسم)
ناقلا، دغل، زن هرزه، کلاش، زن سبک سر، ادم رذل، زن جلف، بچه بد ذات یا شیطان

clever (صفت)
با استعداد، زیرک، زرنگ، چابک، معقول، با هوش، ناقلا، با خرد

shrewd (صفت)
زیرک، زرنگ، حیله گر، با هوش، ناقلا، موذی

sly (صفت)
حیله گر، ناقلا، محیل، موذی، کنایه دار، سربتو، ناتو، شیطنت امیز

arch (صفت)
اصلی، فریبنده، ناقلا، شیطان

smarty (صفت)
ناقلا

astute (صفت)
دقیق، زیرک، هوشیار، ناقلا، دانا، موشکاف، محیل

فارسی به عربی

ذکی , غشاش , فطن , ماکر

پیشنهاد کاربران

نقل فاعل اَ = درحال نقل کننده
واژه ناقلا کاملا پارسی است چون در ترکی می شود ناکما ودرعرب می شود النقرة این واژه ناقلاصددرصد پارسی است.
باهوش - بازیگوش - بد ذات مادر زاد - اتش پاره -
آتش پاره
لهجه و گویش تهرانی
شیطان و ناقلا
ناغلا یا نا قلا در اصل ناگولا فارسی و از ترکیب دو واژه ( نا ؛ گول ) درست شده که ( نا ) پیشوند نفی و گول یعنی غافل و رویهم یعنی کسی که گول نمیخورد و زیرک است
کسی را گویند که مادرش زنا کرده و او در خانواده ی که تحت سرپرستی پدری دیگر است میزیسته یعنی پدرش شخص دیگری است. ناغلا ناقلا ناقل منتقل نقل شده. زیرک فریبکار دغلباز
زرنگ

بپرس