ناوناوان

لغت نامه دهخدا

ناوناوان. ( نف مرکب ، ق مرکب ) از: ناو ( از مصدر ناویدن ) + ناو ( مکرر ) + ان ( پسوند صفت فاعلی و حال ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). خرامان. گرازان. جلوه کنان. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). دامن کشان. ( از فرهنگ خطی ): درانج ؛ ناوناوان و خرامان در رفتار. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

خرامان گرازان .

فرهنگ معین

(ق . ) خرامان ، جلوه کنان .

فرهنگ عمید

خرامان.

پیشنهاد کاربران

بپرس