ناگرویدن

لغت نامه دهخدا

ناگرویدن. [ گ ِ رَ دَ ] ( مص منفی ) پیروی نکردن. از پی نرفتن. ( ناظم الاطباء ). || کفر. ( ترجمان القرآن ). بی دین شدن. نگراییدن. ( ناظم الاطباء ). کفر.کفران. ( دهار ) ( از منتهی الارب ). || انکارکردن. || اعتماد نکردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پیروی نکردن . از پی نرفتن

فرهنگ عمید

۱. ایمان نیاوردن.
۲. پیروی نکردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس