نخراز

لغت نامه دهخدا

نخراز. [ ن ُ ] ( اِ ) بزی را گویند که پیشرو گله و رمه گوسفند باشد. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). بز پیش آهنگ گله. ( ناظم الاطباء ). عربان آن را کراز خوانند. ( برهان قاطع )( آنندراج ). آن را نهاز نیز گویند. ( فرهنگ نظام ) ( انجمن آرا ). نهاز. پیشرو گله. ( فرهنگ خطی ) :
سپه دشمن او را گله ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه ره جو نخراز.
فرخی ( از جهانگیری ).

فرهنگ معین

(نُ ) (اِ. ) بز پیش آهنگ گله .

فرهنگ عمید

بز نری که پیشاپیش گلۀ گوسفند حرکت کند، پیشروی گله، نهاز: داعی عدل ملک پرور او / گرگ را داده منصب نخراز (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۸۷ ).

پیشنهاد کاربران

راعی عدل ملک پرور او
گرگ را داذ منصب نخراز
ابوشکور

بپرس