نعلبکی
/nalbaki/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - ظرف کم عمق و مدور که استکان چای را در آن گذارند. ۲ - پیاله رکابی : رکابی بر وزن حسابی پیاله و نعلبکی و طبقچه باشد . توضیح بعضی این کلمه را ماخوذ از روسی دانسته اند و بعید مینماید چه [ این لفظ در کتاب جواهر نامه محمد بن منصور تالیف قرن نهم هجری آمده پس با تلفظ نلبکی و از زبان روسی نیست . تصور میرود اصل کلمه نعلکی مرکب از : نعلک ی ( نسبت ) بوده چنانکه در متن برهان قاطع ذیل نعلک آمده . علامه مرحوم قزوینی نیز در یادداشتهای خود نعلبکی را از همین ماده گرفته اند . اما علت افزودن [ بائ ] معلوم نشد . معرب این کلمه هم در تلفظ عربی معاصر [ نعلبکی ] است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
نعلبَکی عامیانۀ آن نلبِکی به ابزاری گفته می شود که شبیه بشقاب با مقیاس کوچکتر است و زیر استکان، لیوان، فنجان گذاشته می شود. از آن برای نوشیدن چای یا قهوه به جهت سرد شدن مایع استفاده می شود
نَعلبَکی ظرف کم عمق و مدور که استکان چای را در آن گذارند. بعضی این کلمه را مأخوذ از روسی دانسته اند و بعید می نماید؛ مؤلف فرهنگ نظام آرد: «این لفظ در کتاب جواهرنامهٔ محمدبن منصور تألیف قرن نهم هجری قمری آمده، پس با تلفظ نلبکی و از زبان روسی نیست». تصور می رود که این کلمه اصلاً نعلکی، از نعلک + ی ( علامت نسبت ) بوده، چنان که در متن برهان قاطع ذیل نعلک آمده است. . مرحوم علامهٔ قزوینی نیز در یادداشتهای خود نعلبکی را از همین ماده گرفته اند، اما علت افزودن «ب» معلوم نشد. معرب این کلمه هم در تلفظ عرب معاصر نعلبکی است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنَعلبَکی ظرف کم عمق و مدور که استکان چای را در آن گذارند. بعضی این کلمه را مأخوذ از روسی دانسته اند و بعید می نماید؛ مؤلف فرهنگ نظام آرد: «این لفظ در کتاب جواهرنامهٔ محمدبن منصور تألیف قرن نهم هجری قمری آمده، پس با تلفظ نلبکی و از زبان روسی نیست». تصور می رود که این کلمه اصلاً نعلکی، از نعلک + ی ( علامت نسبت ) بوده، چنان که در متن برهان قاطع ذیل نعلک آمده است. . مرحوم علامهٔ قزوینی نیز در یادداشتهای خود نعلبکی را از همین ماده گرفته اند، اما علت افزودن «ب» معلوم نشد. معرب این کلمه هم در تلفظ عرب معاصر نعلبکی است. [ ۱]
wiki: نعلبکی
مترادف ها
بشقاب، نعلبکی، زیر گلدانی، بشقاب کوچک
ته پیاله، لایی پاشنه، نعلبکی، لایه پاشنه کفش
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه نعلبکی یا نلبکی کاملا پارسی است ریشه پهلوی دارد در عربی می شود صحن در ترکی تباک این واژه یعنی نعلبکی یا نلبکی صد درصد پارسی است.
منابع ها. فرهنگ لغت معین
Edit
Периханян, А. Г. ( 1971 ) , “Арамейская надпись на серебряной чаше из Сисиана [Aramaeic Inscription on a Silver Cup from Sissian]”, in Patma - banasirakan handes [Historical - Philological Journal][1] ( in Russian ) , issue III, Yerevan: Academy Press, pages 80–81
... [مشاهده متن کامل]
واقعا این پان ترکیسم آدم های غیر منطقی هستند چون بدون منابع یا منبع حرف می زنند لطفا انتشار بدهید
منابع ها. فرهنگ لغت معین
Периханян, А. Г. ( 1971 ) , “Арамейская надпись на серебряной чаше из Сисиана [Aramaeic Inscription on a Silver Cup from Sissian]”, in Patma - banasirakan handes [Historical - Philological Journal][1] ( in Russian ) , issue III, Yerevan: Academy Press, pages 80–81
... [مشاهده متن کامل]
واقعا این پان ترکیسم آدم های غیر منطقی هستند چون بدون منابع یا منبع حرف می زنند لطفا انتشار بدهید
نئل لبکی= نعلبکی= نالبکی، زیری، زیر، زیرپیاله، زیرلیوانی، نئلبکی
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی.
#آسانیک گری
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی.
#آسانیک گری
کلمه نعلب ی اصلا فارسی است و ترکیبی است از کلمه نعل و لبه و ک تصویر یا نسبت کوچک که به صورت نعل لبه کی یا نعلبکی شده و به معنی چیزی است که از نعل کوچکتر است ولبه هایش چون نعل است قاعدتا نعلبکی های لبه گرد و دایره نبوده اند و به شکل نعل بوده اگرچه الان گرد و محورند ولی اسم قبلی روی آن مانده است
نعلبکی در اصل نلبکی میباشد مثل محمد که به سهولت در ترکی ممی یامممدگفته میشود که همه م معرب است . پس نال تکی یعنی مثل نال که در فارسی نعل گفته میشود
نعلبکی: زیر استکان ؛ زیر فنجان . در زبان ترکی به آن" زیر " نیز گفته می شود .
( ( شیرین فنجان را برگرداند توی نعلبکی . "کاش مادرت بود فال می گرفت" . ) )
نعلبکی یک واژه ترکی است اصلش نعلتکی بوده نعل که می شود نعل اسب بکی هم تکی بوده، تکی در ترکی پسوندی هست که معنی مثل می دهد. نعلتکی یعنی مثل نعل اسب. چون فارس ها این واژه را استفاده کر ده اند. برای سهولت تلفظ ت به ب تغییر کرده نعلتکی شده نعلبکی. اگر دقت شود شکل نعلبکی شبیه نعل اسب است.
... [مشاهده متن کامل]
کلمات مشابه
آدام /تکی: مثل آدم
حیوان /تکی: مثل حیوان
( ( شیرین فنجان را برگرداند توی نعلبکی . "کاش مادرت بود فال می گرفت" . ) )
نعلبکی یک واژه ترکی است اصلش نعلتکی بوده نعل که می شود نعل اسب بکی هم تکی بوده، تکی در ترکی پسوندی هست که معنی مثل می دهد. نعلتکی یعنی مثل نعل اسب. چون فارس ها این واژه را استفاده کر ده اند. برای سهولت تلفظ ت به ب تغییر کرده نعلتکی شده نعلبکی. اگر دقت شود شکل نعلبکی شبیه نعل اسب است.
... [مشاهده متن کامل]
کلمات مشابه
آدام /تکی: مثل آدم
حیوان /تکی: مثل حیوان
نعلبکی به ترکی: نلبکی، زیر، زیری
زیر لیوانی
زیر پیاله
جایی که قطر مناره زیاد میشود و گلدسته را روی آن سوار میکنند.