نگهداری کردن از

مترادف ها

tend (فعل)
پرستاری کردن، گراییدن، مواظب بودن، میل کردن، نگهداری کردن از، وجه کردن، متمایل بودن به، گرایش داشتن

فارسی به عربی

ادر

پیشنهاد کاربران

بپرس