نیامد

لغت نامه دهخدا

نیامد. [ ن َ م َ ] ( مص مرخم ، اِمص ) ادبار. مقابل آمد به معنی اقبال. ( یادداشت مؤلف ): فلان کار آمد نیامد دارد. این علامت نیامد کار است. سرکه انداختن آمد نیامد دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ادبار . مقابل آمد به معنی اقبال .

فرهنگستان زبان و ادب

{misrun} [مهندسی مواد و متالورژی] عیبی که می تواند شامل بسیاری از ریختگی های نامطلوبی شود که براثر قطع جریان مذاب ریخته شده در قالب به علت سرد شدن زودهنگام مذاب پدید می آید و سبب پرنشدگی قطعۀ ریختگی در سطوح فوقانی یا قسمت های دور از راهباره ها (ingate ) می شو...

پیشنهاد کاربران

بپرس