نیم لحظه

لغت نامه دهخدا

نیم لحظه. [ ل َ ظَ / ظِ ] ( اِ مرکب ، ق مرکب ) نصف لحظه. نصف دقیقه. یک دم. زمان بسیار اندک. ( ناظم الاطباء ). لحظه ای به غایت کوتاه. یک چشم به هم زدن. زمانی کمتر از یک لحظه و یک لمحه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نصف لحظه نیم دقیقه . ۲ - یک دم .

پیشنهاد کاربران

بپرس