نیک ازمون

لغت نامه دهخدا

( نیک آزمون ) نیک آزمون. ( ص مرکب ) نیک آزموده. مورد اعتماد و منتخب :
به هر دوری که می خوردی طرب کردن فزون باید
موافق دوستان یک دل همه نیک آزمون باید.
منوچهری.

فرهنگ فارسی

( نیک آزمون ) نیک آزموده . مورد اعتماد و منتخب .

پیشنهاد کاربران

بپرس