نیک سرانجام

لغت نامه دهخدا

نیک سرانجام. [ س َ اَ ] ( ص مرکب ) خوش عاقبت. عاقبت به خیر :
زهدت به چه کار آید گر رانده درگاهی
کفرت چه زیان دارد گر نیک سرانجامی.
سعدی.
زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت
کآنکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که زندگانیش بخجستگی انجام پذیرفته : عاقبت بخیر .

پیشنهاد کاربران

بپرس