والسلام

/vassalAm/

معنی انگلیسی:
there is nothing else to say, and there is an end of it, and peace, periods, there is nothing else to say, and there is an and of it, [o.s.]and peace (be upon you), period

لغت نامه دهخدا

والسلام.[ وَس ْ س َ ] ( ع شبه جمله ) مجازاً، انتهی. خاتمه. تمت. این است و بس. و بس. و تمت. همین و بس. فقط. کلمه ای که بدان نامه یا گفتاری را ختم کنند :
پور اگر پندپذیری همی
پند من این است ترا والسلام.
ناصرخسرو.
ترا عمر چندانکه خواهی دهد
همین است باقی دعا والسلام.
سوزنی.
چون تو همه زخم زبانی مدام
کرم خور و خارنشین والسلام.
نظامی.
درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام.
مولوی.
صوفئی باشد به نزد این لئام
الخیاطه و اللواطه ، والسلام.
مولوی.
چه وصفت کند سعدی ناتمام
علیک السلام ای نبی ، والسلام.
سعدی.
- سلام و والسلام ؛ سلام بی گفتگوئی دیگر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آشنائی ساده بی مصاحبت و رفاقت و مؤانست. کنایه از پرهیز کردن و تجنب از دیگران :
با مردم زمانه سلامی و والسلام.
- والسلام والاکرام ؛ عباراتی که در پایان نامه نویسند یاسخن را بدان ختم کنند.

فرهنگ فارسی

السلام
مجازا : انتهی خاتمه . تمت . وبس

فرهنگ معین

(وَ سْ سَ ) [ ع . ] (ق . ) همین و بس . (واژة نخست عبارت والسلام علیکم به معنی درود بر شما ).

پیشنهاد کاربران

ختم کلام و یا پایان سخن
یعنی. پایان تمام. فقط یکی و۰۰۰ همه این ها معنی والسلام هست
That's all

بپرس