ورزنه

لغت نامه دهخدا

ورزنه. [ وَ زَ ن ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش دستجردشهرستان قم ، در 2 هزارگزی شمال راه فرعی دستجرد به قم. سکنه آن 274 تن است. آب آن از رود جهرود و چشمه سار تأمین می شود. محصول آنجا غلات ، بنشن ، گردو و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

ورزنه. [ وَ زَ ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان ، کنار راه مالرو فیلارخصی به خم وبیج. سکنه 985 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

ورزنه. [ وَ زَ ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رودشت بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در جنوب خاور کوهپایه و در کنار زاینده رود. منطقه ای جلگه ای و معتدل است و 2806 تن جمعیت دارد. آب آن از زاینده رود تأمین می شود و محصولات آنجا غلات ، پنبه و هندوانه است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

ده دهستان عربستان شهرستان گلپایگان در ۲۴ کیلومتری جنوب خاوری گلپایگان . جلگه گرمسیر ۹۸۵ تن سکنه دارد . محصولش غلات لبنیات است .

گویش مازنی

/varzene/ از توابع بندپی بابل

دانشنامه عمومی

ورزنه (اصفهان). ورزنه، ( شهر تالابی ورزنه ) مرکز شهرستان ورزنه در استان اصفهان است که در نزدیکی تالاب گاوخونی واقع شده است . بانوان این شهر به صورت سنتی چادر سفید بر سر می کنند که به این جهت به شهر فرشتگان سفیدپوش معروف است. ، [ ۱]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۷۷۱۴ نفر ( ۳٬۹۰۰ خانوار ) بوده است. [ ۲]
راه آهن سراسری از ۱۸ کیلومتری شهر ورزنه عبور می نماید و دارای آثارتاریخی و فرهنگی متعددی است، از جمله می توان به مسجد جامع ورزنه، رباط شاه عباسی، پل قدیمی، ارگ قورتان اشاره کرد که طبق شواهد آثار موجود بنای اولیه مسجد جامع در شهر ورزنه برویرانه های آتشکدهٔ زردشتیان بناشده است. همچنین عبور بیش از ۶۰ کیلومتر رودخانه زاینده رود در این بخش و نهایتاً قرار گرفتن تالاب بین المللی گاوخونی در ۲۵ کیلومتری ورزنه و وجود شهر سبا در ۵ کیلومتری ورزنه و نیز پوشش چادر سفید زنان شهر ورزنه که در نوع خود منحصر به فرد می باشد رامی توان از جاذبه های گردشگری این منطقه ذکر کرد.
گویش اهالی ورزنه اصفهان
در ایران به خصوص بخش های: جنوب شرق استان اصفهان یعنی ( ورزنه ) ، ( جرقویه ) و مناطقی از نایین اردستان و میمه، مردمانی هستند که با زبان ویژه ای از فارسی کهن گفتگو می کنند. زبانی که خود شاخه ای از زبان پهلوی ساسانی و پارسیک جنوبی ایران است. زبان مردمان این دیار ولاتی نام دارد که گویشی است از دوران زرتشتی. شعری محلی از ( شکراله صالحی ورزنه ) در وصف ورزنه:
| اولا سلام خدمتی شما | گو هانیشتی گوش واتی حرفی هاما | گومه باجون براتون از شهرمون | صوو ویس کیلومتری اصفهون | اسمش هو ورزنه و خوتون زونی | حدودی سی کیلومتری گاخونی | درسو اصفهون هو نصفی جهون | ورزنه جی هو نگینی اصفون | پنج شش تا دروازه دارو شهرومون | گو الان چنتاش واجونه براتون | دروازه عباس و دروازه دیزی | دروازه پچویز و دروازه قامی | ابی از دروازه هاش دروازه گوشت | صحراهایی ورزنه جفتی بهشت | کره و جروون و صحرایی دیزی | هینیگرت و پچویز و مزرا دیزی | هرزو و صحرا گوشت و صحرا مار | گاره دول و گدسون و پا مزار | وترین مشکلمون حشکسالی هو | مشکلی بعدیمون جی بیکاری هو | نگینی شهر هاما مچو جمعه | گو همیشه شولوغو خصوصا جمعه | برجی کوفتر نیزیکی آبادی هو | رباطی داریم گو شاه عباسی هو | پلی کنه ای و انباری کوده | دوتاییش سمتی شمالی ورزنه | یونا از آثاری باستانیمنو | ریگی سرا جی گو نیزیکومونو | از صنایع دستیمون سفره بافی | فراوون رو شهرومون قالی بافی | جنامون سری کیریند چری سیبی | گو اگه کنار ننیند رسمی خوبی | نیمه شعبان بیی ورزنه بینی | جوونا یینده برا جیر جیرانی | دسه دسه شینده بری کیه ها | هی واجینده جیر جیرانی هی هویا | صحبی کیه یووه و هارووه | مالک وبیسکویی و از این چیا | ورزنه رسمایی زیادی دارو | آثاری باستانی جی مالی دارو | کوچه هایی ورزنه پر پیچ و خمو | هر چی از ورزنه باجون باز کمو
عکس ورزنه (اصفهان)عکس ورزنه (اصفهان)عکس ورزنه (اصفهان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

وَرزَنه
وَرزَنه
شهری در استان اصفهان، شهرستان اصفهان، و مرکز اداری بخش بن رود. با ارتفاعی حدود ۱,۴۸۰ متر، در دشتی در ۹۵کیلومتری جنوب شرقی اصفهان، سر راه کوهپایه به حسن آباد، قرار دارد. زاینده رود از کنار این شهر می گذرد. اقلیم این شهر معتدل و خشک و جمعیت آن ۹,۹۴۵ نفر است. آخرین آبادی معتبر زاینده رود سفلا است.

پیشنهاد کاربران

بپرس