ورن

فرهنگ فارسی

ژول ورن ( ۱۹٠۵ - ۱۸۲۸ م . ) رمان نویس مشهور فرانسوی متولد نانت . ور به پاریس رفت و در آنجا با نوشتن داستان هایی که غالبا جنبه پیشگوئیهای علمی داشت به شهرت رسید . از جمله آثار اوست : پنج هفته در یک بالون ( ۱۸۶۳ ) مسافرت به مرکز زمین ( ۱۸۶۴ ) بیست هزار فرسنگ در زیر دریا ( ۱۸۷٠ ) دور دنیا در هشتاد روز ( ۱۸۷۳ ) میشل استروگف و تعداد زیادی رمان های دیگر . هنر بزرگ ورن در اینست که توانسته با عباراتی ساده مطالب علمی و جغرافیای نقاط مختلف را بصورت قصه و رمان در آورد و مردم را بشگفتی های دانش و اماکن مختلف آشنا سازد .

گویش مازنی

/varen/ توری بافته شده جهت حمل کاه

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

ورونا شهر عشاق در ایتالیاست
زندش :
درگرمانجی خراسان به زراعتی که بعداز فصل کشت ، کاشته شود ، و همچنین به گوسفندی که بعداز فصل زایمان به دنیا بیاید ، ؤرنی verni گویند ،
لطفا،
آنچه در کتاب ، فرهنگ فارسی به پهلوی آمده
ورن بمعنای هوس ، شهوت و البته در معنای عشق هوسی و شهوتی نیز بکار رفته و از آن جهت بمعنای عشق نیز بکار رفته است .
وِرَن = گوسفند نر
در زبان لکی به گوسفند نر ورن گفته می شود
در زبانهای کهن ایرانی به چم شهوت بوده ، که اکنون تنها در کردی این واژه کاربد دارد که به چم گوسفند نر است که شاید بی ارتباط با آن نباشد
ورن
به پارسی میانه بچم شهوت آمده. برای نمونه گرایش های جنسی ای را که در آن زمان پذیرفته نبودند در شریعت زرتشتی ساسانی ( اَبارون وَرَنی ) می گفتند که همان ( وَرَنِ وارونه ) می باشد.
ورن به معنی گوسفند نر است اگر بگن امده ورن یعنی گوسفند ماده چیزه میخواد اره دیگه خلنجون میخواد
وَرَن [په] به معنای شهوت، هوا و هوس و کام می باشد، در زبان کُردی امروز به بز ماده ای که تمایل شدیدی به آمیزش با بز نر دارد وَرَن گفته میشود.

بپرس