پتگر

لغت نامه دهخدا

پتگر. [ پ َ گ ِ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) پتگیر. پرویزن. ( جهانگیری ). ماشوب.

پتگر. [ پ َ گ َ ] ( ص مرکب ) آهارزننده. آهارکننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آهار زننده آهار کننده .
پتگیرپرویزن

فرهنگ معین

(پَ گَ ) (ص فا. ) آهار زننده ، آهار کننده .

فرهنگ عمید

آن که آهار به پارچه می زند، آهارزننده.

پیشنهاد کاربران

با احترام،
پتگر واژه ای پهلوی است و به معنای تصویر، تصویرگر، بت ساز یا بتگر، تجسم و ریشه ی کلمه ی picture ( تصویر در زبان انگلیسی ) ، pittur ( تصویر و تجسم در زبان لاتین ، و butger ( مجسم نمودن تصویر در خیال به زبان ارمنی ) میباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

در زمان خاکبرداری و اکتشاف صفه تخت جمشید، الواح زرینی در کنار ستون کاخ داریوش بود، که در زیر تصویر حکاکی شده ی داریوش، نوشته شده بود:
پتگر داریوش. به معنای ( تصویر داریوش ) .
این واژه از سال 1319 اختصاصا توسط برادران پتگر که نقاش بودند، بعنوان نام خانوادگی انتخاب شد.
و امروزهختی اگر اکثر کسی پتگر هارا از نزدیک
نشناسد ، خودبخود معنای نقاش و پتگر نقاش را عجین هم می دانند.
اولین کلاس نقاشی آزاد هنری در ایران که دولتی نبود ، توسط استاد علی اصغر پتگر و استاد جعفر پتگر بنیان گذاری شد.
لازم به ذکر است این دو برادر نقاش و مصمم در هنر، این واژه ی با مسما با حرفه و پیشه ی خویش را در کلاس های تاریخ تمدن ، استاد احمد کسروی شناختند و با توجه به پیشه و رسالتی که در هنر نقاشی در خود می دیدند، در ثبت احوال آن روزگار، به نام خویش ثبت کردند.
این نام اختصاصا به خانواده پتگر ، فرزندان و نوادگانشان اختصاص دارد . و توسط ثبت احوال در ۱۳۱۹ به حق مالکیت این نام به ایشان اختصاص یافته است.

بپرس