پس پای

لغت نامه دهخدا

پس پای. [ پ َ س ِ ] ( اِ مرکب ) پشت ِ پای یا شاید بمعنی تیپا و اردنگ : در جمله نزدیک آمد که این هراس فکرت و ضجرت بر من مستولی گرداند وبه یک پس پای در موج ضلالت افکند. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ فارسی

شاید بمعنی تیپا و اردنگ

دانشنامه عمومی

پس پای یا مو دوپیکر یک ستاره است که در صورت فلکی دوپیکر قرار دارد.
نام پس پای از زبان پارسی میانه گرفته شده است. [ ۱]
عکس پس پای
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس