پورن

لغت نامه دهخدا

پورن. [ ن َ ] ( اِخ ) و اما نهرنلن بر تامران هنسمارگ سموهک پورن گذرد و ایشان همگی صلحاء و پاکان از شرّند. ( ماللهند بیرونی ص 131 ).

فرهنگ فارسی

واما نهرنلن بر تامران هنسمارگ سموهک پورن گذرد و ایشان همگی صلحائ و پاکان از شرند

پیشنهاد کاربران

پورن به معنی فاش است. هرآنچه که مشهود و معلوم است.
روابط نامشروع
دیدن فیلم نامشروع
به نظرم یعنی یه چیز یا کار یا فیلم همه چیز تمام . . . یعنی فول کامل. . . . . البته خارجی های خدانیامرز این اسم رو گذاشتن روش. . . ما میگیم: کامل و عالی و همه چی تمام و . . . اونا میگن پورن
سحر و جادوی جنسی روشی برای تجاوز جنسی جن ب انسان.
تماشای فیلم پورن: سبب کوری چشم در جاودانگی میشه.
کسیکه در جماع، و سکس استاد باشد، نسبت به دیگران برتری داشته باشد. و این شخص از نظر شخصی من، مریض بحساب میاید
پورن از ریشه پورنو یونانی هست به معنی روسپی یا هرزه

بپرس