چارراه


معنی انگلیسی:
crossroads, cross

لغت نامه دهخدا

چارراه. ( اِ مرکب ) محل تقاطع دو راه. محلی که از چهار سمت آن راهی امتداد یافته است. محلی که دو راه یکدیگر را آنجا قطع کرده و هر یک بسمتی امتداد یافته است.

چارراه. ( اِخ ) سه فرسخ مشرقی قلعه گل است. ( فارسنامه ناصری ص 274 ).

چارراه. ( اِخ ) فرسخی بیشتر شمالی باشت است. ( فارسنامه ناصری ص 271 ).

فرهنگ فارسی

فرسخی بیشتر شمالی باشت است .

پیشنهاد کاربران

بپرس