چاووش

/CAvoS/

مترادف چاووش: پیشرو قافله، طلایه، نقیب قافله، راهنمای زوار، اشعارمذهبی، حاجب، چاووش خوان، چاووشگر

فرهنگ اسم ها

اسم: چاووش (پسر) (ترکی) (تلفظ: čāvuš) (فارسی: چاووش) (انگلیسی: chavush)
معنی: کسی که پیشاپیش دسته ای حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند، مامور تشریفات دربار، آن که پیشاپیش زائران با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی می خواند، مأمور تشریفات در دربار، نقیب لشکر و قافله، آن که پیشاپیش زائران حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند
برچسب ها: اسم، اسم با چ، اسم پسر، اسم ترکی

لغت نامه دهخدا

چاووش. ( ترکی ، ص ، اِ ) چاوش. نقیب لشکر. ( برهان ). آنکه صفوف در حرب راست کند و از تعدی لشکریان ممانعت نماید. کسی که شماره افراد لشکر و هویت یکایک آنان و وظائف هر یک را داند. مراقب سپاهیان. اُترور. زابِن. ( منتهی الارب )« : هیچکس را زهره نبود که شراب آشکارا خورد که چاووشان و محتسبان گماشته بودند». ( تاریخ بیهقی ).
از حشمت سلطانی و از تاج فریدون
چاووش ورا قبه و قوقوی کلاه است.
سوزنی.
|| نقیب قافله. ( برهان ). نقیب و جارچی و پیک و یساول و رئیس و پیشوا و وکیل و پیشرو کاروان. ( ناظم الاطباء ). کسی که دعوت رفتن بزیارت عتبات عالیات کند. در اصطلاح روستائیان خراسان ، کسی باشد که در فصل مناسب زیارت در دهات و روستاها سواره یا پیاده براه افتد و روستائیان را بوسیله جار زدن یا خواندن اشعار مهیج و مناسب بزیارت اعتاب مقدسه تشویق و تهییج نماید. || سرهنگ و صاحب منصبی که پیشاپیش حاکم و اشخاص بزرگ میرود. ( ناظم الاطباء ) :
بانگ چاووشان چو از ره بشنود
تا نبیند رو به دیواری کند.
مولوی.
و رجوع به چاوش شود. || بزغاله نر یکساله. ( در اصطلاح روستائیان تربت حیدریه و گناباد ).

فرهنگ فارسی

نقیب وپیشرولشکر، پیشروکاروان، پیشاپیش قافله
( صفت اسم ) ۱- پیشرو لشکر و کاروان نقیب قافله . ۲- کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند. ۳- حاجب .
نقیب لشکر . آنکه صفوف در حرب راست کند و از تعدی لشکریان ممانعت نماید .

فرهنگ عمید

۱. کسی که پیشاپیش دسته ای حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند.
۲. [قدیمی] کسی که پیشاپیش قافله یا لشکر حرکت می کرد و آمدن آنان را با صدای بلند اعلام می کرد: بانگ چاووشان چو در ره بشنود / تا نبیند رو به دیواری کند (مولوی: ۳۶۷ ).
۳. [قدیمی] مٲمور تشریفات دربار.

دانشنامه عمومی

چاووش (مجموعه آلبوم). مجموعه آلبوم های چاووش، شامل ۱۲ آلبوم موسیقی از کانون چاووش است که از نظر اجتماعی نقش بسیار مهمی در همراهی مهم ترین رویداد سیاسی اجتماعی پنجاه سال اخیر ایران داشته اند. آلبوم های ابتدایی و انتهایی کانون چاووش مطلقاً هنری هستند ولی مجموعه های ۲ تا ۸ تحت تأثیر فضای سیاسی ایران بود. مجموعه آلبوم های چاووش از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل در جهت حرکت رو به جلو در موسیقی سنتی ایرانی به حساب می آید. آثار کانون چاووش هم از جایگاه اجتماعی – سیاسی مهمی بهره مند هستند و هم از دیدگاه موسیقایی تحول و پیش رفت مهمی در زمینه موسیقی سنتی ایران به وجود آوردند که تأثیر مهمی هم در سبک و شیوه اجرایی ( چه نوازندگی چه خوانندگی ) ، هم در نوع رویکرد به یک قطعه موسیقایی به مثابه یک کل، هم در شیوه رنگ آمیزی و صدادهی ارکستر و به ویژه در تلاش برای استفاده از تکنیک چندصدایی نویسی در موسیقی سنتی ایرانی گذاشت. [ ۱]
سرپرست کانون فرهنگی و هنری چاووش محمدرضا لطفی بود و حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و محمدرضا لطفی از آهنگسازان این مجموعه آلبوم بودند که در کنار محمدرضا شجریان در ساخت این مجموعه آلبوم همکاری کردند. شهرام ناظری نیز به عنوان خواننده در کانون چاووش حضوری بسیار چشمگیر داشت.
انجمن موسیقی کانون چاووش در دهه ۱۳۵۰ با تلاش محمدرضا لطفی و حمایت های معنوی هوشنگ ابتهاج شکل گرفت و به طور رسمی ۱۰ مجموعه ( آلبوم موسیقی ) با نام های چاووش ۱، چاووش ۲، چاووش ۳، چاووش ۴، چاووش ۵، چاووش ۶، چاووش ۷، چاووش ۸، چاووش ۹، و چاووش ۱۰ منتشر و وارد بازار کرد. کانون چاووش شامل گروه شیدا به سرپرستی و آهنگ سازی محمدرضا لطفی و گروه عارف با آهنگسازان پیشرویی مانند حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان بود. [ ۱] آخرین کنسرت تعدادی از اعضای کانون چاووش سال ۱۳۶۷ با آهنگسازی حسین علیزاده و آواز شهرام ناظری در تالار وحدت روی صحنه رفت. چاووش با جدا شدن بسیاری از هنرمندان آن، رو به افول گذاشت. [ ۲] بخش عمده ای از گروه چاووش کامکارها در گروه شیدا بودند. با رفتن پشنگ، ارژنگ، اردشیر، و بیژن کامکار از گروه شیدا و بروز اختلافات دیگری کانون چاووش منحل شد. [ ۳]
مجموعهٔ چاووش ها را از نظر فرم باید در چند دسته نسبتاً متفاوت قرار داد.
• بخشی از برنامه های اجرا شده در این آلبوم ها از رپرتواری کاملاً سنتی برخوردارند
• بخشی دیگر، سرودها و ترانه های میهن پرستانه و انقلابی هستند
• بخشی نیز تجربیاتی بسیار ارزشمند در زمینهٔ موسیقی بی کلام به حساب می آیند.
عکس چاووش (مجموعه آلبوم)عکس چاووش (مجموعه آلبوم)عکس چاووش (مجموعه آلبوم)عکس چاووش (مجموعه آلبوم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

apparitor (اسم)
چاووش، فراش، شاطر، مامور اجراء

پیشنهاد کاربران

چاووش کلمه ای تورکی هست که معنای این کلمه تورکی رو از لغتنامه دکتر شاهمرسی آپلود میکنم
چاووش
در پاسخ به اندکی راهنمایی:
چاووش یا چاوش برگرفته از واژه ترکی چاو و به معنی اعلان، خطاب، نقیب، پیش رو لشکر یا کاروان، نگهبان و مراقب سپاهیان، راهنما و کسی که کاروانیان را به حرکت و جنگ جویان را به جنگ تشجیع می کند. چاووش ها صفوف لشکر را در جنگ منظم می کرده اند و شمارهٔ افراد لشکر و هویت و وظیفهٔ یکایک آنان را می دانسته اند. چاووش و چاووشی، شغلی بوده است در تشکیلات دولت ترکان عثمانی که بعدها این واژه در زبان فارسی وارد شده است
...
[مشاهده متن کامل]

چاو واحد پول در عصر ایلخانیان در ایران نیز بود
چاو کسی نیست که میبیند چاو کسی که صدا ایجاد کرده.

چاو کلمه ایست باستانی که در فارسی بمعنای چشم می باشد و چاووش با پسوند "وش" کسی است که وظیفهء چشم - داری کاروان را بر عهده دارد یعنی پیشاپیش آن حرکت می کند و به صدا و آهنگ های مخصوصی یعنی بصورت رمزی، وضعیت
...
[مشاهده متن کامل]
ظاهری جلوتر کاروان را به اطلاع اهالی کاروان بویژه به ساربان می رساند در زبان باستانی توران تبارها، یعنی پارتیان و سغدیان ( که از منطقهء سغد و توران بوده اند ) بجای حرف میم از واو استفاده می شده است مانند ناو ( نام ) زوستان ( زمستان ) نیو ( نیم ) هوسنگ ( همسنگ ) و . . . . . از آنجاییکه زبان کوردی نزدیکترین زبان به زبان سغدیان و پارتیان می باشد این شیوه هنوز در میان کوردکان آناتولی رایج است . تورکان نیز چون از نسل تور فرزند فریدون می باشند و از منطقهء توران می باشند این کلمه را منتسب به خود می دانند ولیکن باید بدانند که این کلمه مانند هزاران کلمهء دیگر، بازماندهء زبان نیاکان آنان پیش از هجوم خانمانسوزانهء گوکتورک تورکتبار از جنوب سیبری و کوهستان آلتای به منطقهء توران در قرن چهارم و پنجم میلادی می باشد. زبان تورانتبارها و ایرجتبار ها بسیار بسیار به هم نزدیک و از یک خانواده بوده اند. واژه های یکسان بسیار زیادی بین زبان فارسی و تورانی وجود داشته که باعث شده این دو را از یک خانواده بشمار آورند. برخی از این کلمات هنوز بین تورانیان تورکزبان رایج است.

اگر فرتاش یوز باشد که یوز به معنی ۱۰۰ هست
وبا استناد به یوز باش در ترکی یعنی رئیس ۱۰۰ نفر
و همچنین چاغیرماق یعنی دعوت کردن و چاو واحد پولی بوده که ایلخانان در تبریز چاپ کردند
که در چئریک یا چئری که در یئنی چری هم هست که شما چریک تلفظش میکنید وجود دارد
...
[مشاهده متن کامل]

اگر قانع نشدید حتما به دکتر بروید ؛ )

●اسم پسر با ریشه ترکی
●چاووش یا چاوش در اصل نقیب لشکر است و دست راست خاقان
پیک و آوزاز و رجز خوان پیشرو لشکر
●قومی از ترکان اغوز در روسیه کنونی
●davud �avus oglu وزیر خارجه جمهوری ترکیه
●اسم اولین واحد اسکناس دنیا ، چاو در تبریز در زمان ایلخانان
چاوش ترکی هست
به معنی پیک هم استفاده میشده
در یک متن عربی راجع به مجار ها مجغر ها نوشته بود کنده خاقان که پشت آن چاوش او ایستاده
■قوم چاوش در ترکان که الان در روسیه کنونی اند
چاووش در اصل ( چاو یوش ) فارسی ؛ از ترکیب دو واژه ( چاو ؛ یوش ) درست شده است که ( چاو ) یعنی بانگ و آواز و ( یوش ؛ یوز ) از مصدر یوزیدن یعنی جستجو کردن ورویهم یعنی به دنبال صدا رفتن
واژه ای که از ترکی عثمانی وارد ایران شده
آنکه پیشاپیش زائران حرکت می کند و با صدای بلند آواز واشعار مذهبی می خواند
آقای باقری بنده ترک هستم و اهل تبریز از خود حرف در نیاورید چاووش در ترکی چَویش یا چاوِش=چاوش است.
چاووش: ( chăvoosh ) : [ اصطلاح چوپانی ] بز نر یک ساله. به زبان آذری " چَپیش " گفته می شود .
صاف شده واژه چاورش به معنای سیه چشم
کوردی است
آواز خوان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس