چرم گور

لغت نامه دهخدا

چرم گور. [ چ َ م ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چله و زه کمان باشد. ( برهان ). بمعنی زه کمان است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مرادف چرم کمان و چرم گوزن. ( از آنندراج ). چله و زه کمان. ( ناظم الاطباء ) :
چو بر شاخ آهو کشد چرم گور
بدوزد سر مور برپای مور.
نظامی ( از آنندراج ).
رجوع به چرم کمان و چرم گوزن شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از چله و زه کمان . به معنی زه کمان است .

پیشنهاد کاربران

بپرس