چشفر

لغت نامه دهخدا

چشفر. [ چ َ / چ ِ ف َ ] ( اِ ) بمعنی چشپر است که نشان پا باشد عموماً. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). چشپر و نشان پای. ( ناظم الاطباء ). چشپر. ( فرهنگ نظام ). جای پای آدمی. رد پای انسانی. رجوع به چشپر شود. || نشان پای سباع خصوصاً. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). نشان پای سباع. ( ناظم الاطباء ). رد پای جانوران درنده. جای پای درندگان :
تا قیامت به دیده گل چینم
سگت آنجا که چشفر اندازد.
؟ ( از جهانگیری ).

فرهنگ عمید

رد پا خصوصاً رد پای جانوران درنده، نشان پا، جای پا.

پیشنهاد کاربران

شکوه روشنایی. چشم یعنی دیده . نور. روشنایی. فریعنی شکوه ؛جلال
چشفر به معنای روشنایی و نور

بپرس