کازان

لغت نامه دهخدا

کازان. ( اِخ ) دهی از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد، 5هزارگزی جنوب باختری سردشت ، 4500 گزی جنوب ارابه رو بیوران به سردشت. کوهستانی و جنگلی و معتدل و سکنه آن 58 تن است. آب از رودخانه سردشت دارد. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

کازان. ( اِخ ) شهری از اتحاد جماهیر شوروی سابق ( روسیه ). مرکز جمهوری خودمختار «تاتاری » درساحل رود «ولگا»: جمعیت 402000 تن. مرکز صناعی است ( دباغخانه ، عرقکشی ، استخراج فلزات ، صنایع بافتنی ).

پیشنهاد کاربران

قازانج = پیروزی= دست آوارد = درآمد
قازان = دیگ = نام پادشاهان امپراتوری اردوی زرین مغول
قازان = کندن *
اون شخص اصکل که که کند رو از کندن و روستا میدونی
👈اولاغ قازان معنی کندن دارد و حتی شهر هم معنی شده در مغولی
...
[مشاهده متن کامل]

🔚کازان روسیه کلن شهر ترک های تاتار و سومین شهر اقتصادی و فرهنگی بزرگ فدراسیون روسیه
مثل اکثر شهرای روسیه اسم ترکی داره =
پچنگ ، سوچی ، سیبری ، آلتای ، . . .

قازان در به ترکی یعنی دیگ
و ترک های تاتار هم به کازان همین معنی رو میدن
و دوستمون اشتباه کرده
۸ اومین شهر روسیه از لحاظ ارزش
۶ اومین از لحاظ جمعیت
۳ امین از لحاظ علمی دانشگاهی
...
[مشاهده متن کامل]

جمعیت شهر ؛ ترک های تاتار ، ترک های چواش ( قبچاقی نزدیک به تاتار ) ، ترک های آذربایجانی ، روس ها
پس از قتل عام مردم ترک در روسیه روس ها شروع کردن به مهاجرت به اونجا .
جمعیت ترک و تاتار روسیه نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ ملیون نفر هست
نسل کشی ترک ها در روسیه در زمان استالین به اوج رسید

کازان یعنی مکان زندگی درآن، معنی اصلی کازان= زیرزمین، در روسیه قدیم برای محفوظ ماندن ازسرمای سیبری مردم در کازان ها= زیرزمین ها زندگی می کردند.

بپرس