کاوشگر
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
کاوش، میله، تحقیق، رسیدگی، مسبار، جستجو، کاوشگر، میله استحکام، اکتشاف جدید، سنبه جراحی
حفر کننده، کاوشگر
پیشنهاد کاربران
جوینده
کاوشکار
کاوشگر یعنی همان
کاوشگر
کاوشگر
جستجو
به دنبال چراها.
کسی که کاوش می کند ( رجوع شود به واژه کاوش ) . جستجوگر
( باستانشناسی ) کسی که در جستجوی بازمانده های تاریخی می باشد.
( ستاره شناسی ) فضانوردها یا وسایل ستاره شناسی یی که برای پیدا نمودن اجرام فضایی استفاده می شود.
( باستانشناسی ) کسی که در جستجوی بازمانده های تاریخی می باشد.
( ستاره شناسی ) فضانوردها یا وسایل ستاره شناسی یی که برای پیدا نمودن اجرام فضایی استفاده می شود.