کرپان

فرهنگ معین

(کَ ) (ص . ) ۱ - در اصطلاح زرتشتیان ، کسی که گوش دارد ولی کلام حق را نمی شنود. ۲ - کسانی که پیام زردشت را نمی شنیدند و نمی پذیرفتند.

فرهنگ عمید

در آیین زردشتی، کسی که گوش دارد ولی کلام حق را نمی شنود. &delta، در زمان زردشت کسانی را که به تعلیمات گوش نمی دادند و مخالفت می کردند کاوی و کرپان می خواندند.

دانشنامه عمومی

کرپان (سیریک). کرپان، روستایی در دهستان شاهمردی بخش بمانی شهرستان سیریک در استان هرمزگان ایران است.
ساحل روستای کرپان یکی از مناطق بکر گردشگری در شهرستان سیریک میباشد که در تمامی فصول سال بخصوص ایام نوروز شاهد ورود مسافران و گردشگران زیادی به این روستا و ساحل آن هستیم.
شغل اکثر مردم این روستا صیادی است و امرارمعاش آنها از طریق دریا میباشد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۸۲۳ نفر ( ۲۳۰ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس کرپان (سیریک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کَرَپان
(مفرد: کَرَپ) نام گروهی از امیران و سرکردگان دیوپرستان و دشمنان دین زردشت . کرپان از پیش از زردشت به نیرنگ های گوناگون از قدرت خود به زیان مردم سود می جستند.

پیشنهاد کاربران

کرپان در واقع یعنی :ایثار _ قتل _ کشتار _ فدا _ قربانی _ فداکاری_ ذبح _ بسمل _ ذبیح _
در اصطلاح زرتشتیان، کسی که گوش دارد ولی کلام حق را نمی شنود.
کسانی که پیام زردشت را نمی شنیدند و نمی پذیرفتند.
�کَرَپان� یا �کرپن�، اسم طبقه ای از امرا و پیشوایان دین دیویسنا و از مخالفان اندیشه زرتشت است که در اواخر دوره کیانیان علیه زرتشت شورید. این طبقه از پیشوایان دینی، مراسم و نیرنگ ها و مناسک دینی بسیار پیچیده ای برای مردم انجام می دادند و علاوه بر دستمزدهای کلان، قدرت فوق العاده ای داشتند. کرپن ها با تکیه بر نظام فکری کیانیان، با حکمت زرتشتی مخالف می کردند، زیرا مبانی آن را در تعارض با ایدئولوژی خود می دانستند. زرتشت با همهٔ نیرو و منطق خود در برابر این گروه پایداری کرد. سه خاندان یا سه تن از این کرپان ها در سرودها ذکر شده اند. این سه عبارتند از اوسیج، کوی و بندو که با تندی و شدت در مقابل زرتشت و حکمت او مقاومت کردند، اما سرانجام منطق زرتشت بر استدلال های کرپن ها پیروز شد. در ادوار قدیم تاریخ دینی ایران باستان روحانیان آیین های گوناگون مغ نامیده شده اند. مغان مادی و مغان مجوسی جز از مغان میترایی بوده اند. مغان میترایی به موجب گات ها همان کَرَپَن ها هستند. کرپان ها یا مغان میترایی همان هایی هستند که در جریان اسلامی شدن ایران، اندیشه های گنوسی و عرفانی ویژهٔ خودشان را در حکمت و عرفان ایران دوران اسلامی وارد کردند. این واژه به عربی رفته و برای هدیه دادن خون به خدایان به صورت قربان و قربانی کردن تا امروز استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع. اوشیدری، دانشنامهٔ مزدیسنا، واژه نامهٔ توضیحی آیین زرتشت،
رضی، هاشم ( ۱۳۸۴ ) . دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت. تهران: انتشارات سخن. شابک

تو هند یه جور چاقو یا قمه هست که صاف نیست و در انتها حم میشه.
کرپان در واکه به چم ( معنی ) چهره ( تصویر ) است و کرپان را میتوان به چهره گرا یا همان عربی زده تجسم گرایان دانست
در گاتها اشو زرتشت کرپان را از بد اندیشان دانسته او راه و روش و اندیشه کرپان و چند گروه دیگر را بد دانسته
...
[مشاهده متن کامل]

با اینکه در گاتاها اثری از تجسم گرای دیده نمیشود اما در سروش یشت پیکر ایزدان مورد ستایش قرار میگیرد پس ایزدان می توانند پیکر داشته باشند یا در پیکری نمایان شوند
چرای این اندیشه به ویژگی این ایزدان است آنان موهومات و فرضیات نیستند آنها کارکرد و رفتار و چگونگی هستی هستند و پیوند با زندگی و زندگی بخشی دارند مانند آناهید ، خورشید ، بهرام ، و. . . اگر خورشید یا زمین یا ماه ، راه چرخش زمین به خورشید که همان مهر است را پاک کنید یا ناهید که بانوی آبهاست را پاک کنید و یا نادیده بگیرید هستی و زندگی را نادیده گرفته اید
تمام ایزدان و ستایش شوندگان اوستای در هستی بخشی و زندگی بخشی نقش دارند از این رو می توان آنان را در نماد و چهره ها و پیکرهای گوناگون دید چون در تمام ریز ریز زندگی هستی دارند پس میتوان در هر پیکری رد و نشانه ایزدان زندگی بخش را یافت در بهرام یشت هم بهرام در ده چهره و ده پیکر کرپ ( تجسم ) میشود
اگر بدیدن برجای ماندگان مهری اروپا برویم میبینیم که مهر خون گاوی را که عقرب تخمه آن را نیش زده در جامی میریزد و آن را به ماه میبرد و با چرخه نور خورشید می پالاید این کار به یک مراسم آیینی دگرگون شد و در اروپا و ایران کشتن گاو کرپ یا تجسمی از پالایش زندگی بر روی زمین و چرخه زندگی بود که اشو زرتشت این رفتار ( قربانی کردن ) را بد دانست
پیدا شدن در یک پیکر جاری بودن یک پدیده زندگی بخش در یک کالبد جاندار است مانند اثر گذاری خورشید یا زمین و هوا هر چند ما هیچ کدام از این پدیده ها نیستیم اما بدن ما درست شده از ماده های هست در خاک ، نیروی خورشید ، و آب است پس هر کدام از آنها در بدن ما هستند
در ورهرام یشت او در چهره یک جوان زیبا برومند و نورانی پدیدار میشود اندیشه کرپان یا همان تجسم گرای تا امروز ما هم دنباله دارد
اگر اندکی باریک شوید این جوان نورانی را داستان های مردمی از معجزات امروزی شیعیان میابیم هر چند اندیشه و دانش آن گم شده اما تراداد ( رسم سنت ) آن برجای مانده

بپرس