کلانه

لغت نامه دهخدا

کلانه. [ ک ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) کلانه آهنگر. آتشدان آهنگر. کوره آهنگر. تنور آهنگر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

کلانه آهنگر : آتشدان آهنگر

پیشنهاد کاربران

کلانه در داروهای گیاهی همان کلکلانه یا کلکلانج است به این دو کلمه مراجعه شود
غذای کُدردهاست که قدیمی ترین قسمت بود در جهان محسوب می شود
غذایی خوشمزه و سنتی که در مناطق کردنشین معروف است و معمولا فارس زبانان از ان به پیتزا کردی یاد می کنند

بپرس