کنسرت

/konsert/

برابر پارسی: همنوازی

معنی انگلیسی:
concert

لغت نامه دهخدا

کنسرت. [ ک ُ س ِ ]( فرانسوی ، اِ ) هم آهنگی صداهای ابزارهای موسیقی. هماهنگی صداها و سازها. ( فرهنگ فارسی معین ). || قطعه موزیکال که با ارکستر نواخته شود. قطعه ای موسیقی که با ابزارهای مختلف موسیقی هماهنگ نواخته شود. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

هم آهنگی، اتحاد، یگانگی، سازو آوازهم آهنگ، قطعه موسیقی که باارکسترنواخته شود
( اسم ) ۱ - هماهنگی صدا های ابزار های موسیقی هماهنگی صدا ها و ساز ها . ۲ - قطعه ای موسیقی که با ابزار های مختلف موسیقی هماهنگ نواخته شود .

فرهنگ معین

(کُ س ) [ فر. ] (اِ. ) برنامه موسیقی که با ارکستر در حضور جمعی نواخته شود.

فرهنگ عمید

۱. اجرای یک یا چند اثر موسیقی در حضور گروهی از بینندگان و شنوندگان.
۲. محلی که چنین برنامه ای در آن اجرا می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{concert} [موسیقی] اجرای موسیقی برای عموم به قصد شنود زیباشناسانه

دانشنامه عمومی

کنسرت (فرمیر). کنسرت ( هلندی: Het concert ) ( ح.   ۱۶۶۴ ) یک نقاشی اثر یوهانس فرمیر، هنرمند هلندی است که یک مرد و دو زن را در حال اجرای موسیقی نشان می دهد. این اثر به موزه ایزابلا استوارت گاردنر شهر بوستون تعلق داشت که در اثر سرقت، ناپدید شد. [ ۱] کارشناسان معتقدند این نقاشی، باارزش ترین اثر سرقتی در جهان محسوب می شود[ ۲] [ ۳] که سال ۲۰۱۵ ارزشی در حدود ۲۵۰ میلیون دلار آمریکا داشت. [ ۴]
عکس کنسرت (فرمیر)

کنسرت (فیلم ۲۰۰۹). کنسرت ( به فرانسوی: Le Concert ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۹ و به کارگردانی ژان ژیرو است. در این فیلم بازیگرانی همچون الکسی گوسکف، ملانی لوران، دیمیتری نظروف، فرانسوا برلئان، میو - میو، لیونل آبلانسکی، لوران باتو، ولاد ایوانف، گیوم گالین، ماریا دینولسکو و رمزی بدیاایفای نقش کرده اند.
عکس کنسرت (فیلم ۲۰۰۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کُنْسِرْت (concert)
صحنه ای از اجرای کنسرت سنتی
اجرای موسیقی برای همگان، به جز اجرای اپرا یا اجرای خاص یک اجراکنندۀ منفرد که در این حالت اغلب رسیتال نامیده می شود.

مترادف ها

concert (اسم)
هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز

فارسی به عربی

حفلة موسیقیة

پیشنهاد کاربران

خنیابزم
جشناهنگ
بزماهنگ
خنیاجشن
خنیابزم
همنوازی ، گروه نوازی
گروه همنوازی
. . . در چنان �گروه همنوازی�، سخن بر سر مرگ و زندگی است!
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_8. html
...
[مشاهده متن کامل]

آنچه �ایرزاد� درباره ی رگ و ریشه ی واژه ی لاتینی �کنسرت� نوشته، چشمگیر و از دیدگاه تاریخی گسترش زبان های نامور به �هند و اروپایی� یا باریک تر: �هند و آلمانی کهن� که زبان های ایرانی نیز در بدنه ی کُلفتِ پایین درخت، نزدیک به ریشه ی آن جای دارند، شایان درنگ و از دید من درست است. به این ترتیب، همه ی برابرهایی که وی از آن ها نام برده را می توان به واژه نامه افزود و آن را بهبود بخشید.

آوایش
دلیل انتخاب این بخاطر هماهنگی لغوی آن با واژه ی نمایش هست.
نمایش=تأتر
آوایش=کنسرت
نماوایش=سینما
کنسرت
کُنسِرت : کُن - سِرت
کُن = هَم ؛ سِرت = سُرود ، سُرواد، سُرایی
کُنسِرت = هَمسُرایی ، هَمسُروادی، همسُرودی
اُرکِستر = هَمنَوازی ، هَماوازی، همنواختی، هماواختاری
نِواختَن : نِ - واخت - اَن
...
[مشاهده متن کامل]

واختَن ، وازیدن = آهنگ و ترانه واختن یا وازیدن
آواز : آ - واز = با پیشوند - آ : آن را رواندن / اجرا کردن
همریشه با voice و votum و وِتو در انگلیسی
نواختن ، نواختن = آهِسته و آرام نواختن
نِ= پیشوندی است که به سوی پایین و زیر مینه میدهد.

مجلس فسق و فجور
در تاجیکستان از واژه چرخ ترانه بجای کلمه کنسرت استفاده می شود
فارسی آن هم می شود:
بزن و بکوب ( بزن بکوب ) !، دادار دودور!
نام آوا ترکی آن می شود: دامبول و دومبول ( دامبول دومبول یا دَمبَل و دیمبَل یا دامبیلی! ) ؛که در فارسی هم استفاده می شود.
مثال: گارداش دامبول و دومبول ( دامبول دومبول ) وارده >>> یعنی داداش کنسرت داری!

بپرس