کوسن
/kusan/
برابر پارسی: نازبالش، بالشتک
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
قسمی گیاه طبی که شکم راند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
مترادف ها
پشتی، متکا، چنبره، کوسن، زیر سازی، مخده
نیمکت، جوجه، کوسن، تپلی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کوسن به ازین بالش ها یا روکش نرم روی صندلی هم میگویند