کوکی

/kuki/

معنی انگلیسی:
clockwork

لغت نامه دهخدا

کوکی. ( ص نسبی ) وسایلی که به وسیله کوک و با جمعآوری فنر کار می کنند: اتومبیل کوکی ، طیاره کوکی ... ساعت کوکی و غیره. ( از فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).

فرهنگ فارسی

وسایلی که بوسیله کوک وبا جمع آوری فنر کار می کنند : اتومبیل کوکی طیاره کوکی ...

فرهنگ معین

(ص . ) دارای کوک به عنوان وسیلة تنظیم مثل ماشین ، ساعت ، عروسک و...

گویش مازنی

/kookey/ فاخته

دانشنامه عمومی

کوکی (بازیکن فوتبال). سیلویو لوئیز بوربا دا سیلوا ( به پرتغالی: Sílvio Luiz Borba da Silva ) معروف به کوکی ( Kuki ) بازیکن فوتبال در پست مهاجم اهل برزیل است که در شهر Crateús و در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۷۱ به دنیا آمده است. [ ۱]
کوکی در تیم های فوتبال چونبوک هیوندای موتورز و سانتاکروز سابقهٔ حضور دارد.
عکس کوکی (بازیکن فوتبال)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کوکی (cookie)
قطعه ای از یک متن کوتاه که وب سایتها در پوشه Cookie یا فایل Cookie.txt رایانه کاربر ذخیره می کنند. این فایل ها عمدتاً با هدف ردیابی علائق کاربران یا حفظ ارتباط بعدی کاربر با سایت اینترنتی در رایانه کار برقرار می گیرند. کوکی در عین حال قادر است اولویت ها و رمز عبور کاربر را نیز حفظ کند. در هنگام نیاز به داده های ذخیره شده در کوکی ها، دستورالعمل های خاصی از جانب سرور به مرورگر رایانه کاربر ارسال می گردد. در اصل کوکی ها علائم شناسایی بودند که بیشتر در سیستم های یونیکس مورد استفاده قرار می گرفتند.

پیشنهاد کاربران

کلوچه، کوکی ، 🥨🍪
۱ واژه بیگانه: cookie ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: کلوچک
تعریف: فراورده ای آردی شبیه به بیسکویت با بافتی نرم تر و قابلیت جویدن بهتر و معمولاً بزرگ تر از آن
۲ واژه بیگانه: cookie ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
...
[مشاهده متن کامل]

cookie 2, HTTP cookie, Web cookie
واژه مصوب: کلوچک
تعریف: پیامی از کارساز وب به مرورگر وب که در رایانۀ کاربر ذخیره می‏شود تا با هر بار دسترسی مرورگر به کارساز، بدون تغییر، به آن برگردانده شود

{کـــُدهایِ محرمانه} کاربر یا ( مشخصه ) هایی که کاربر با کارکردن از خودش در [سیستم] بِجای می گـذارد. . ! مثل:واژهٔ •�ﷲ�"
Wind - up
1 ) ابزارها واسباب بازیهایی که در گذشته بجای انباره ( باتری ) به روش کوک کردن کار می کردند برگرفته از کوک کردن در ابزارهای موسیقی.
2 ) گونه ای شیرینی خشک برابر با کاک و همریشه با کاک و کاچی و کیک و . . .
کوکی دو معنی دارد: ۱. شیرینی و دومین یک عروسک است.
یک شخصی به نام جئون جونگ کوک این عروسک را دارد همچنین این مرد جذاب ، عضو بی تی اس یکی از گروه های کیپاپ در کره هست که به طرفداران آن گروه آرمی می گویند، من خودم آرمی هستم. آرمی ها تایید کنند💜
《 پارسی را پاس بِداریم》
کوکی =cookie
کارپایه یِ این نام دَر :
اِنگِلیسی : to cook
آلمانی : kochen
این واژه هَم ریشه با کاک ( شیرینیِ کاک ) وَ کوکو ( کوکو سَبزی ، کوکو سیب زَمینی، . . . ) اَست ،
...
[مشاهده متن کامل]

می تَوان به جایِ کوکی :
کاکی ، قَندی ( خُروس قَندی )
دَر سِپِهرِ رایِشی به جایِ کاربُردِ اَبزارِ فَریب می تَوان گُفت:
فَریبانه ، فَریبه ، فَریبَن یا برایِ مَزاک ( مِزاح ) وُ شوخی :
غاغالی لی ( قاقالیلی )

کوکی ( Cookie )
کوکی ها، بسته های اطلاعاتی کوچکی روی رایانه ی شما هستند که سرویس های مختلف برای ردیابی شما استفاده می کنند؛ مثلا Gmail برای به یادآوردن شما، کوکی ها را به کار می برد و بنابراین، نیازی نیست که هر بار اطلاعات خود را برای ورود به حساب تان وارد کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

کوکی با کلوچه نوعی شیرینی به قول ترک ها با کؤکه نوعی نان شیرین و نوعی شیرینی ارتباط معنایی دارد زیر کوکی در انگلیسی نوعی شیرینی است. و در اصطلاع اینترنتی ابزار فریب و جذب مشتری و کار بر هستند. البته غذای کوکو که از تخم مرغ درست می شود با آن همریشه است

بپرس