اگر کپیدن با فتح کاف باشه بمعنای hit the hay هست.
کِپیدَن را با کَپیدَن یک وقت یکجور نخوانید.
کِپیدن = با کف دست دانه یا خوراکی دیگر به دهان ریختن، نمونه: "او همه انار دانه ها را یکجا کِپید"
گویش فارسی جیرفت
گرفتن، دزدین، ربودن، تصاحب کردن، به دست اوردن، قاپیدن، خوابیدن
خسبیدن ، خفتن ، خوابیدن