گتاو

لغت نامه دهخدا

گتاو. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش بستک شهرستان لار، در 18000گزی جنوب باختر بستک ، کنار راه شوسه لار به بندر لنگه.جلگه ، گرمسیر مالاریائی و سکنه آن 122 فارسی زبان است. آب آن از چاه و باران. محصول آن غلات ، خرما و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

گُتاو، روستایی در دهستان هرنگ بخش کوخردهرنگ شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران است.
از شمال کوه بستک، از جنوب صحرای خلوص، از مغرب رودخانه شور، و از سمت مشرق به روستای خلوص محدود می گردد. [ ۱]
رودخانه ای که از کوه های بستک و کوه گاه بست در موسم بارندگی سرچشمه می گیرد و طغیان می کند از گتاو عبور کرده و به رودخانه مهران می ریزد. [ ۲] بعد از پالدُم بُلک وبرکه پالدُم بلک در راه بستک و برکه حاجی غنی در بیچی ۸۰ درجه ای به سمت شرق در سر پیچ روستای گتاو واقع شده است. [ ۳]
این روستا هم مانند روستای خلوص که ساکنین آن از نژاد هندی یا هندوستانی هستند. تا امروز که ۳۰۰ سال شاید هم بیشتر می گذرد از ورود این قوم به این منطقه هنوز زبان مادری خودرا حفظ کرده اند. با وجودی که بسیاری از کلمات فارسی و بستکی جای کلمات هندی یا سندی را گرفته است، اما هنوز زبان مادری خودرا حفظ کرده اند و با همدیگر با یکی از لهجه های زبان هندی یا سندی صحبت می کنند. وکسی از حرف زدن آن ها سر درنمی آورد. و همچنین این زبان را به کودکان خودشان نیز می آموزند تا اینکه با مُردن بزرگسالان زبان اصلی شان منقرض نشود. اما آداب و رسوم ایشان با اهالی دیگر منطقه هیچ فرقی نمی کند. مردمانی خوب ومهربان ومهمان نواز هستند. از اهل سنت و شافعی مذهب هستند. [ ۴]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵۰۴ نفر ( ۱۵۹ خانوار ) بوده است. [ ۵]
عکس گتاو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس