گریه ٔ سرد

لغت نامه دهخدا

گریه سرد. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ی ِ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گریه که از شادی بهم رسد. گریه دروغ که از درد دل نباشد. ( از آنندراج ) :
گریه های سرد زاهد را نماید کار سست
میشود از ریزش باران وی دیوار سست.
بدیع نصیرآبادی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

گریه که از شادی بهمرسد

پیشنهاد کاربران

بپرس