گزک

/gazak/

مترادف گزک: بهانه، دستاویز، مستمسک، تشنج، نوبت، فرصت، مزه

معنی انگلیسی:
relish, snack

لغت نامه دهخدا

گزک. [ گ َ زَ ] ( اِ ) جا یا حالتی که از آن جا بتوان به شأن و عقیده یا عمل کسی حمله کرد یا مقصود خود را بعمل آورد. آن جای که خصم را توان مغلوب ساخت. نقطه ٔضعف : گزکی پیدا کردن و به دست آوردن. گزک به دست کسی افتادن. گزکش را به دست آوردن. ( یادداشت مؤلف ).

گزک. [ گ َ زَ ] ( اِ ) هرچیز که بدان تغییر ذائقه کنند. ( برهان ) . مزه که شرابخواران برای تغییر ذائقه خورند چون کباب و پسته و بادام و سیب و انار و مانند آن. ( آنندراج ) :
عشق تو خمیرمایه سستی ماست
نوباوه دردت گزک مستی ماست.
میر عبدالباقی تبریزی.
ساقیا می اگرم خواهی داد
گزکش لعل لب میگون است.
؟ ( از آنندراج ).
|| سرمازده. ( برهان ). || نوبت. بار. دفعه. کرت. مرتبه. مخصوصاً نوبت آب در زراعت. ( یادداشت مؤلف ). || مرضی مشهور که به عربی تشنج خوانند. ( رشیدی ). کزاز. ( بحر الجواهر ). || گزیدگی. ( رشیدی ).

گزک. [ گ ُ زُ ] ( مغولی ، اِ ) سرمه و به این معنی لغت مغولی است. ( آنندراج ).

گزک. [ گ ِ زِ ] ( اِ ) سیر و تماشا. ( آنندراج ).

گزک. [ گ ِ زَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع در 30000گزی جنوب خورموج و کنار راه فرعی خورموج به دیر، و دارای 48 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

گزک. [ گ ِ زَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 30000گزی جنوب خاور شیراز و 3000گزی شوسه شیراز به فیروزآباد و دارای 12 تن سکنه است. این قریه را عباس آباد نیز میگویند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

گزک. [ گ ِ زَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 66000گزی جنوب خاوراریکان و 6 هزارگزی راه فرعی بیضا به زرقان و دارای 25 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

گزک. [ گ َ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 68 هزارگزی شمال سر راه مالرو حرجند به شهداد. هوای آن سرد، دارای 128 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوبات و تریاک و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

گزک. [گ َ زَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش راین شهرستان بم ، واقع در 8هزارگزی شمال باختری راین و ده هزارگزی باختر راه فرعی راین به نی بید. هوای آن سرد و دارای 300 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و تریاک و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

مزه، چیزی که با آن تغییرذائقه بدهند، به معنی فرصت وموقع مناسب برای کاری نیزمیگویند
( اسم ) ۱ - نوبت دفعه کرت. ۲ - نوبت آب در زراعت خصوصا ( معمولا در ۸ یا ۱۶ روز ) . یا گزک بدست کسی دادن . بهانه بدست او دادن .
دهی در شهرستان بوشهر شیراز کرمان بم ایرانشهر زاهدان

فرهنگ معین

(گَ زَ ) (اِ. ) ۱ - مزه ، چیزی که با آن تغییر ذائقه دهند. ۲ - سرما زده . ۳ - موقع ، فرصت مناسب . ۴ - (عا. ) بهانه ، دستاویز. ، ~دست کسی دادن یا افتادن : بهانه یا مدرک به دست کسی افتادن یا دادن .
( ~ . ) (اِ. ) ۱ - نوبت ، دفعه ، کرت . ۲ - نوبت آب در زراعت (معمولاً در ۸ یا ۱۶ روز ).
( ~ . ) (اِ. ) تشنج .

فرهنگ عمید

چیزی که شراب خواران با آن تغییر ذائقه می دهند، مزه.
فرصت و موقع مناسب برای کاری.
۱. سرما.
۲. تشنج.

گویش مازنی

/gazak/ چوب چنگک دار، جهت آویزان کردن لباس چوب لباسی گالشی & فرصت - دست آویز ۳نوبت

واژه نامه بختیاریکا

( گِزِک ) از تزیینات گوسفندان؛ مهره ای سوراخدارآبی رنگ
( گِزک ) از گونه ی گیاهان

دانشنامه عمومی

گزک (چاشنی). گَزَک ( انگلیسی: Relish ) یک محصول پخته و ترشی است که از تره بار، میوه ها یا سبزی های خرد شده تهیه می شود و یک ماده غذایی است که معمولاً به عنوان چاشنی برای تقویت یک غذای اصلی استفاده می شود. به عنوان مثال می توان به چتنی ها و گزک های آمریکای شمالی، مربای خیارشور که با هات داگ یا همبرگر خورده می شود، اشاره کرد. در آمریکای شمالی، کلمه «گزک» اغلب برای توصیف انواع خیار شور ریز خرد شده مانند ترشی، شوید و گزک های شیرین استفاده می شود.
گزک به طور کلی شامل قطعات قابل تشخیص سبزی یا میوه در یک سس است، اگرچه سس از نظر خصوصیات تابع قطعات سبزیجات یا میوه است. همچنین ممکن است در گزک از گیاهان استفاده شود، و برخی از خوراکی ها، مانند شرموله، کاملاً با استفاده از گیاهان و ادویه ها تهیه می شوند. گزک می تواند از یک نوع یا ترکیبی از سبزیجات و میوه تشکیل شده باشد که ممکن است به صورت درشت یا ریز خرد شده باشند. بافت آن بسته به نوع برش استفاده شده برای این مواد جامد متفاوت خواهد بود، اما به طور کلی طعم آن به نرمی چاشنی های سس، مانند کچاپ نیست. گزک معمولاً طعمی قوی دارد که به صورت مکمل همراه با غذا یا به طور کامل به صورت اضافه شده به غذای اولیه سرو می شود.
این فهرستی از گزک های قابل توجه است.
توت خرس
• شوید
گوچوجانگ
گلابی
• خیارشور
• سس سالسا
در ایالات متحده، رایج ترین گزک های تجاری موجود از خیارشور تهیه می شوند و در تجارت مواد غذایی با نام گزک خیارشور شناخته می شوند. گزک خیارشور یکی از رایج ترین پخشینه ها است که در ایالات متحده استفاده می شود دو نوع از آن عبارتند از: گزک همبرگر ( گزک خیارشور در پایه کچاپ یا سس کچاپ ) و گزک هات داگ ( گزک خیارشور در پایه خردل یا سس خردل ) . یکی دیگر از خوراکی های تجاری که در ایالات متحده به راحتی در دسترس است، ذرت است. هاینز، ولاسیک و کلاسن در ایالات متحده به عنوان تولیدکنندگان خیارشور و گزک خیارشور معروف هستند. گزک سبک شیکاگو نوعی ترشی شیرین است که یک جزء استاندارد در هات داگ به سبک شیکاگو است. گزک ترشی یک ماده مهم در بسیاری از انواع سس تارتار نسخه آمریکایی است.
عکس گزک (چاشنی)عکس گزک (چاشنی)عکس گزک (چاشنی)عکس گزک (چاشنی)عکس گزک (چاشنی)عکس گزک (چاشنی)

گزک (کرمان). گزک، روستایی است از توابع بخش راین شهرستان کرمان در استان کرمان ایران.
براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۹۵صورت گرفته، جمعیت آن ۱۲۷۰نفر ( ۲۱۰خانوار ) بوده است. . [ ۲]
عکس گزک (کرمان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

اتو

پیشنهاد کاربران

متشکرم!
گزک/ găzăk : بهانه
مانند:
وقتی بو برده باشد، گزک دستش افتاده. . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
( amunition ( ammunition
۱ ) مهمات
۲ ) ( مجازا ) آتو، گزک، بهانه ( حمله )
رصد گر بهانه
پیگیر برای ضربه زدن

بپرس