گله جار

لغت نامه دهخدا

گله جار. [ گ ِ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 32000گزی جنوب خاوری کرمانشاه ، کنار رودخانه قره سو و دامنه کناررودواقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه آن 100 تن است. آب آنجا از آب دره محلی و قره سو تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گله جار. [ گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش چوار شهرستان ایلام که در 5000گزی خاور چوار، کنار راه شوسه ایلام به شاه آباد واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه آن 75 تن است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات وشغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیبافی و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از بخش چوار شهرستان ایلام

پیشنهاد کاربران

گله جار از دوقسمت گله یا گوله بعلاوه جار یا ( زار ) درست شده است
گوله به معنای ابکیرهای کوچک است
جار یا زار به معنای فراوان است . پس روی هم می شود ( ابگیرهای کوچک و زیاد )
روستایی در چوار ایلام وروستایی در کرمانشاه با این اسم وجود دارد
...
[مشاهده متن کامل]

بنده روستای گله جار ایلام را از نزدیک دیده ام همین شکل را که می گویم دارد.

بپرس