گورابه

لغت نامه دهخدا

گورابه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) گنبدی را گویندکه بر سر قبرها سازند. ( برهان ). گوراب :
فریبت کمتر از جور و ستم نیست
که چاه گور از گورابه کم نیست.
امیرخسرو ( از رشیدی و جهانگیری ).
رجوع به گوراب شود.

گورابه. [ ب َ ] ( اِخ ) نام موضعی است که دخمه پدران رستم در آنجاست. ( برهان ) ( از رشیدی ) :
زبهر پدر زال با سوگ و درد
به گورابه اندر همی دخمه کرد.
فردوسی ( از رشیدی و جهانگیری ).
به گورابه آنگه نهادند روی
همه راه شادان و پرگفت وگوی.
فردوسی.
بنه برنهاد و سپه برنشاند
به گورابه آمد دو هفته بماند.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گوراب : فریبت کمتر از جور و ستم نیست که چاه گور از گورا به کم نیست . ( امیر خسرو )
نام موضعی است که دخمه پدران رستم در آنجاست .

فرهنگستان زبان و ادب

{crypt} [باستان شناسی] سردابه ای که معمولاً در زیر معابد یا بناهای مذهبی قرار دارد و گاهی مردگان را در آن پنهان می کردند و در آن مراسم دعا بر پا می شد

دانشنامه عمومی

گورابه ( به انگلیسی: Crypt ) به تاق و گنبدها یا اتاق های سنگی که معمولاً زیر زمین و بر روی قبر مردگان می سازند گفته می شود. [ ۱] در قدیم در گورابه ها تابوت و دارایی ها و یادبودهای مردگان را نیز قرار می دادند.
در متون فارسی به محلی که دخمه پدران رستم در آنجا دانسته می شد نیز گورابه می گفتند چنان که در شاهنامه آمده است:[ ۲]
در معماری غربی، گورابه ها را معمولاً می توان در طبقات زیرین برخی کلیساهای قدیمی یافت اما در برخی کاخ ها نیز گورابه هایی ساخته می شد.
عکس گورابهعکس گورابهعکس گورابهعکس گورابهعکس گورابهعکس گورابه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

دکتر کزازی در مورد واژه ی " گورابه " می نویسد : ( گورابه نام جایی بوده استدر چهاره روز راه از مرو شاهجهان. در شاهنامه، گورابه جایی است که خمه ی دودمان رستم در آن نهاده است . ) )
( ( ز بهر پدر، زال با سوگ و درد
...
[مشاهده متن کامل]

به گورابه اندر، یکی دخمه کرد. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص ۴۵۲ )

بپرس