تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تبعیت نکردن پیروی نکردن سرپیچی کردن در بعضی جملات قانون شکنی کردن مخالف obey obey = فرمان بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تبعیت کردن پیروی کردن فرمان بردن مخالف disobey disobey = سرپیچی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

پختن آشپز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

عهده دار مدیریت یک مکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برابر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Birjand University of Medical Science

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خواهر یا برادر که میتوانند تنی یا ناتنی باشند بدین صورت که این خواهر و برادر یا از مادر مشترک و دو پدر متفاوت باشند یا از پدر مشترک و دو مادر متفاوت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مربوط به. . . به. . . مربوط است که معمولا در دومی اسم شخص میاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرام کردن و دلداری دادن به کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

هیچ وقت اصلا و ابدا به صد سال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

ولش کن!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

چه بد!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تقریبا I almost forgot تقریبا فراموش کردم ( این جمله تو محاوره "داشت یادم میرفت" هم معنی میشه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چغر بد بدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برای انسان ها افتخار آفرین خواهم ( یا خواهیم ) بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بطری آب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

امضا کردن یا نشانه گذاری گاهی یادداشت گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

از سوی دیگر از یک طرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

میزبان کسی بودن. مثال: He is hosting meysam in his office

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

فکر کردن و پرداختن به یک موضوع از وجوه مختلف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

قاتل که با killer هم شناخته می شود، کسی که متهم به انجام کار یا جنایتی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بدبختانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

حال و هوای کنونی طرف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

عدد فرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

زیبا، جذاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

فعل امری: برو، دور شو، گم شو و گاهی اوقات گورت رو گم کن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

جهانی/بین المللی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

چند وقته ندیدمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

در لحظه - در آن واحد

٢