پیشنهادهای امین سینیچی (٢٤)
هوش از سر بردن
بازهِ زمانی
کورسویِ امید
بالینگر
در نظریه های روانشناسی ( به ویژه نظریات کلاسیکِ فروید ) "دستگاه" ترجمه می شود. مثلا: psychic apparatus : دستگاهِ روانی
در برخی از متون: روزمره، عادی
to avoid a person or place دوری گزیدن؛ برحذر بودن
در برخی متون می تواند به شکل "حمایتِ مادرانه" ترجمه شود.
التقاطی
گواه آن است که . . .
عصب روانشناسی عصب - روانشناسی
پس رفت
اتفاقی کسی را دیدن Two months later they chanced upon each other again on the street
عامل حیاتی
خوش ساخت
مستدل
خودایفا
عصبی - هورمونی
در متون آماری Kurtosis را �کشیدگی� و Skewness را �چولگی� ترجمه می کنند.
برکنار کردن؛ اخراج کردن be struck off ( British English ) : if a doctor, lawyer etc is struck off, their name is removed from the official list of p ...
یکی از معانی shed این است: to get rid of something that you no longer need or want بنابرین shed an illusion عبارت است از: to stop believing in some ...
خیلی وقت ها
To start a business of some kind
شرایط تفاوت چندانی ندارد