تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خرید احمقانه و با عجله، بدون توجه به مزیت و حتی نقایص کالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سگی که بلند پارس می کنه گاز نمی گیره سنگ بزرگ نشانه نزدنه

پیشنهاد
٠

کسی که از این شاخه به اون شاخه می پره نتیجه از این شاخه به اون شاخه پریدن سقوطه کسی که به کار و شغلش بند نمیشه و هی شغل عوض می کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی تحت الفظی: سگ آبی مشتاق آدم مشتاق آدم فداکار، زیاد کاری کاسه داغتر از آش آدم کاری که می خواد خودش رو برای رئیسش یا برای ترفیع گرفتن اثبات کنه

پیشنهاد
٤

عواقب کار خود را چشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رابطه مثل سنگ و شیشه داشتن. یعنی متضاد هم بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنبلی کردن کار را به عقب انداختن گشادی پشت فرمون خوابیدن حاضر نبودن موقع نیاز

پیشنهاد
٣

یک کشتی بزرگ آبهای عمیق می خواهد. این اصطلاح دو کاربرد داره: یکی برای تمسخر کسی که آرزوهای بزرگ داره. و دومی برای تبریک به آدم با استعداد و موفقی که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منتظر عواقب کاری بودن.