نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be out of the woods: خطر رفع شدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over the hill: زوار در رفته و پیر و فرسوده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
precarious situation: وضعیت بی ثبات؛ وضعیت مخاطره آمیز؛ و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gig: کنسرت زنده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the grid: شبکه برق رسانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chat up lines: به صحبت هایی که مرد یا زن در شروع م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chat up lines: به صحبت هایی که مرد یا زن در شروع م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not the sharpest tool in the shed: آدم احمق - خرفت -
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pinch pennies: وضعیت مالی خوبی نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scrimping and saving: صرفه جویی بخاطر شرایط بد مالی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrimping and saving: صرفه جویی بخاطر شرایط بد مالی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a killing on sth: پول زیادی در مدت کوتاهی بدست آوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raking in the cash: خرپول - مایه دار - در پول شنا کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walking encyclopedia: کسی که خیلی اطلاعات داره و به نوعی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whiz: آدم نابغه و باهوش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i had to take a guess i'd say: حدسم اینه که
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a hunch: حسم میگه - یه حسی دارم که . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am debating between: بین . . . و . . . . دو دلم - سر دور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the fence: قطعی نبودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stroke of luck: شانس در خونه را زدن - اقبال روی کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what rotten luck: چه شانس گندی! گه به این شانس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what a relief: آخیش راحت شدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a load off my mind: بار فکریم کم شد - یه دغدغه هام کم ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get around to something: عزم کردن - اراده کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the odds are that: احتمال میره که
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the odds are that: احتمال میره که
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could not tear myself away from: از خیر چیزی گذشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bore to tears: شدیدا خسته کننده و کسل کننده - در ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dying of boredom: از کسل بودن دغ کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to look puzzled: متحیر ماندن - گیج بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be economical with the truth: هر راست را نگفتن - سانسور قسمتی از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the story is fishy: جریان مشکوک - جریان یا داستانی که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fishy story: جریان مشکوک - جریان یا داستانی که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pervert: شخص دچار انحراف جنسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sicko: روان پریش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sicko: روان پریش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wince: اخم کردن ، چهره درهم کشیدن ، قیافه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wince: اخم کردن ، چهره درهم کشیدن ، قیافه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dirty look: چپ چپ به کسی نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something on hold: دست نگه داشتن از انجام کاری - نگه د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having a chip on one's shoulder: ناراحتی به دل داشتن یا کینه به دل د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go bent out of shape: به شدت ناراحت یا عصبانی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get panties in a wad: به شدت ناراحت شدن When I cancelled ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having short fuse: کسی که زود جوش میاره و از کوره در م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get nose out of joint: عصبانی شدن We had to wait a while, ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as dry as a bone: خیلی خیلی خشک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as dry as a bone: خیلی خیلی خشک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as flat as a pancake: کاملا مسطح
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as mad as a hornet: مریض روحی و روانی در سطح شدید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as old as the hills: خیلی قدیمی - خودمانی میگیم مال عهد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as old as the hills: خیلی قدیمی - خودمانی میگیم مال عهد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sick as a dog: به شدت بیمار بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as strong as an ox: خر زور بودن - خیل قوی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as strong as an ox: خر زور بودن - خیل قوی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as solid as a rock: مثل سنگ محکم بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bit of a pickle: موقعیت مشکلی که راه حلی برای آن وجو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bit of a pickle: موقعیت مشکلی که راه حلی برای آن وجو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is the tip of the iceberg: مشکل بزرگتر از این حرفاست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش