پیشنهادهای فهیمه چاکرالحسینی (٢١٢)
ماهیت مستقل داشتن
بدعت گذاشتن
اسباب حواس پرتی
اخراج از بازی فوتبال کارت قرمز دریافت کردن
کوته نظرانه
فروکاستن
خوشبختانه
به سراغ کسی آمدن، بر کسی عارض شدن
طفیلی
علی حده
داستان یا گزارش را به سود کسی یا چیزی پیچ و تاب دادن
تأیید شخص معتبر
محفل آبرومند
ستون نظرات دیگران
العاقل یکفیه الاشاره عاقل را اشارتی کافی ست.
کسی یا چیزی تمام کار و زندگی کسی شدن
دور انداختن، رها کردن
وجهه
موکول به بعد در درجۀ دوم اهمیت
به بعد موکول کردن
چیزی یا مسئله ای را مثل روز روشن کردن بدیهی کردن
1. ساختن؛ بالا آوردن؛ برافراشتن ( خانه، ساختمان، خیمه و . . . ) 2. رو کردن؛ نشان دادن ( علامت، پوستر و . . . ) 3. رو کردن؛ ارائه کردن ( نظریه، پیشن ...
تازه اگر . . .
طردگرا انحصارگرا
1. گرفتن و بلند کردن یا حرکت دادن چیزی یا کسی - تلفن را جواب دادن - صورتحساب را حساب کردن ( به ویژه زمانی که چندین نفر در هزینه مشارکت دارند. ) ( ک ...
از اعتبار انداختن
با خوش خیالی
برائت جستن
زمینگیر کردن
هم خدا را خواستن هم خرما را
کاملاً متفاوت
خطر از بیخ گوش گذشتن
سلسله ای از اتفاقات بد
معنای تحت اللفظی ش می شود تیری ( پیکانی ) یا صاعقه ای از آسمان. یعنی همان اتفاق نامنتظَر.
نامنصفانه غیرمنطقی اغراق آمیز خیلی زیاد
دو پاره استخوان ( کنایه از آدم نحیف )
1. تغییر جهت دادن ( کشتی ) 2. چو انداختن، شایعه کردن 3. ناراحت کردن، پریشان کردن، به هم ریختن کسی
رسته های اجتماعی در نظام فئودالی
به موقعیت پیشین خود بازگشتن
دوران ساز
خوداظهار؛ چیزی که خود ماهیت خود را اعلام می کند.
حرف اول را زدن
کسی را با کمربند کتک زدن
بی چون وچرا
محاصره
هم راستایی
وقوع
متحد شدن دست به یکی کردن
در شوک فرو بردن
رونمایی کردن