ترجمههای فواد بهمنی (٢٠)
ما باید سروصدا را در شهرهای بزرگ مان کاهش دهیم.
این تهمت موقعیت او را در شرکت به خطر می اندازد.
معمولا ساکت است اما پس از نوشیدن یک لیوان شراب به شدت پر حرف میشود.
او در خیال غرق بود و هنگامی که از او سوال پرسید، صدای پرسیدن را نشنید.
همیشه انقدر لاف میزد که من نصف حرف هایش راجع به خودش را باور نکردم.
به نظر میرسد که عبارت "بهترین در دنیا" یک لاف است که بعید است درست باشد.
به خاطر کاری که انجام داده اید، از صمیم قلب از شما سپاسگزارم.
رئیس جمهور شاهد خوشامد گویی صمیمانه ای بود.
کمک به او بعد از آن همه کار آزار دهنده که انجام داده بود، بزرگواری شما بود.
نزدیکی به دفترش عامل مهمی برای تصمیم گیری برای گرفتن این خانه بود.
یک غفلت باعث شد تا من دیر صورت حساب را پرداخت کنم.
اشتباه نامزد در حین بحث خود، دستاویزی برای حریف خود بود
آیا آن ها اعلام کرده اند که برنده کیست؟
غم و اندوه بر او چیره شد و او را از انجام امور عادی ناتوان کرد.
او دنبال همسری مطیع که هر حرف او را اطاعت کند بود.