حمیده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptability: سازش و انعطاف پریری

١ هفته پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

preacceptance: پیش ثبت نام

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amenities: something that makes a place comfor ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resorts: a place where a lot of people go fo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resorts: a place where a lot of people go fo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flock: a group of sheep, goats, or birds

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasise: اهمیت دادن تاکید کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relief: Relief out امداد رسانی - یاری کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ray of hope: روزنه ی امیدی پرتو یا درخشش امید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ray of hope: روزنه ی امیدی پرتو یا درخشش امید

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foothills: کوهپایه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foothills: کوهپایه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distributing: توزیع کردن پخش کردن تقسیم کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distributing: توزیع کردن پخش کردن تقسیم کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beamed up: پرتاب شده فرستاده شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chains: زنجیر She had a gold chain around ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conscientiously: با وجدان از روی وظیفه شناسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conscientiously: با وجدان از روی وظیفه شناسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flaws: معایب virtues and Flaws : فضایل و ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bossy: کسیکه رئیس بازی در می آورد 🤓

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as a consequence: در نتیجه . . . در نهایت . . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detract: لطمه زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fondest: عاشقانه علاقه مشتاق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fondest: عاشقانه علاقه مشتاق

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undeliberate: غیر قابل تفسیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synchronised: هماهنگ موازی همزمان همگام شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synchronised: هماهنگ موازی همزمان همگام شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enhancer: تقویت کننده محرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enhancer: تقویت کننده محرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

native tongue: زبان مادری زبان بومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torrential: Rain torrential باران سیل آسا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

balmy: balmy air, weather etc is warm and ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gloomy: Gloomy sunday🥺

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market stall: بساط کردن گوشه خیابان غرفه گرفتن د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market stall: بساط کردن گوشه خیابان غرفه گرفتن د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

independent retailer: دلال مستقیم و مستقل و بدون واسطه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

haggle: چک و چانه زدن برای خرید یک چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haggle: چک و چانه زدن برای خرید یک چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dairy farming: دامداری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academic staff: کارمند دانشگاه کارمند بخش اداری و ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

written work: کار نوشتاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overseas student: دانشجوی خارج از کشور

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های حمیده