پیشنهادهای حسن اشرف زاده (٨٢)
نگاه سرسری
دیکشنری، ترجمه، ترجمان
اسب سواری ، سوارکاری
سوارکاری
چابک سوار، سوارکار چیره، سوارکار ماهر
خبرچینی، فضولی ، لو دادن
هماهنگ ، هماهنگی
همگام سازی ، تطبیق دادن
تطبیق دادن، مطابقت
Blown my mind away نزدیک بود شاخ در بیاورم از شگفتی، شاخ دراوردن
خون خشکیده، جای رخم خشکیده
رنگ ابی روشن، ابی فیروزه ای
قابل بازگشت، برگشتنی
در درس خواندن، هنگامی به دلیل غیبت یا نبودن درس از دیگر همکلاسی ها، از درس ها و تکالیف عقب می مانند، از Catch up استفاده میشود، خود را بدیگران رساند ...
خواب الودگی، چرت، خواب در اثرعوارض دارو
تاسف بار، تاسف انگیز
مردسالاری، پدرسالاری، زمانی که مردان حرف اول واخر را می زنند
شلوارک
اتفاقی که باشانس همراه باشد، رویدادشانسی، خرشانسی اتفاق افتادن
وحشی، رام نشدنی، دارای خوی وحشی
ریخته
ریزش، باپاچیزی را ریختن
دستیارویژه، آجودان
زخم خورده، ضربه خورده از، زخمی، اسیب و زخم خورده ازکسی یا چیزی
الیاف مصنوعی، سنتزی، درلباسشویی گذاشتن لباس و پارچه های مصنوعی
خشونت، آزار وآسیب، تعرض، آسیب رساندن جسمی و روانی
ازجایی به جا یا جاهای دیگر رفتن، پراکندگی، در بیماری سرطان میگویند، متاستاز شده، یعنی سلولهای سرطانی در جایی ویا چند جای بدن پخش و پراکنده شدن
چاله اب که توی خیابان یا پیاده رو، پس از بارندگی بوجود میاد، گودال ، چاله
کوبیدن پا روی زمین، کوبیدن پا به زمین از روی خشم، پایکوبی، کوبیدن پا به زمین محکم
انفجار، منفجرشدن، ترکیدن
توطئه بر علیه امنیت ملی، دسیسه بر ضد کشور
توطئه ها، نقشه ودسیسه ها بر علیه کشور
تقلب، تقلب در انتخابات، دغل
ضربه زدن، ضربه زدن با خشم، به لرزه انداختن با ضربه زدن
طاقت فرسا، ناامیدکننده ، توان فرسا
disappointment, ناامیدی، ناکامی
خونخواهی، انتقام، ضربه زدن برای جبران خشم و نفرت
به وفور، زیاد، مقدارزیاد، فراوان
گند زدن، ، خراب کردن
نام یک بازی یا گیم کامپیوتری است.
لرزش، لرزیدن ، در اثر سرما لرزیدن
دستگاهی که برای ورزش در ورزشگاه و خانه استفاده میشود و روی نوارمتحرک ان ، پیاده روی و دوی اهسته انجام می شود، تردمیل .
پزشکان متخصص قلب برای تشخیص بیماری قلب از تست ورزش کمک می گیرند که یک دستگاه ان تردمیل است، وشخص با راه رفتن ، وسرعت راه رفتن ضربان و نوار قلب ، می گ ...
نوشابه رژیمی
رژیمی، هر نوشیدنی و خوراکی رژیمی Diet coke نوشابه رژیمی I am on diet من در حال رژیم گرفتنم
غریزه ای، از روی غریزه - غیر ارادی -
تبلیغات برای جهت دادن افکارمردم، هیاهوی تبلیغاتی
محکم ضربه زدن، ، با قدرت تمام ضربه زدن، از روی خشم ضربه زدن، باخشونت زدن
شیطنت، فتنه به پا کردن، پستی با make Make a mischief فتنه و دو به هم زنی کردن، شرارت کردن Mischief maker دوبه هم زن، اشوبگر، فتنه ساز
الک، غربال، کمو با صافی تفاوت دارد، فقط الک کردن و غربال Strainer=صافی